responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 337

عينُ الرّبط بالواجب» و «حقيقتُهُ الرّبطُ بالواجب». [1] بنابراين امكان دارد چيزى واقعيت داشته باشد ولى در واقعيت خودش عين ارتباط باشد. در نتيجه «واقعيت» منافاتى با «عين ربط بودن» ندارد. به‌همين‌جهت مرحوم محقّق اصفهانى از اين واقعيت به «وجود رابط» تعبير كرد در مقابل «وجود رابطى» كه مربوط به اعراض است.

مرحله دوّم (مرحله تصورات مستمع):

شما از قم به تهران مى‌رويد و رفيق شما در اين سفر همراه شماست. او بدون اينكه شما خبر دهيد واقعيات را درك مى‌كند. او درك مى‌كند كه حركت از قم آغاز شده و به تهران ختم گرديده است. حال اگر شما بخواهيد به‌وسيله الفاظ، واقعيت سفر خود را به كسى كه همراه شما نبوده و از سفر شما اطلاع نداشته، خبر دهيد مى‌گوييد: «سرتُ من قم إلى تهران». و با اين جمله خبريه، واقعيت سفر خود را در اختيار او قرار مى‌دهيد. همان واقعيتى كه اگر او خود همراه شما بود از نزديك درك مى‌كرد. روشن است كه اين جمله خبريّه در صورتى صادق است كه عين واقعيتِ تحقق يافته را حكايت كند تا مستمع در مقام تصور، واقعيت را همان گونه كه بوده است تصور كند. وقتى شما جمله خبريه فوق را بر زبان جارى كرديد، نسبت به واقعيت قم، تهران، سير، سيركننده ترديدى نيست كه مستمع شما انتقال پيدا مى‌كند.

ولى آيا آن دو واقعيت ديگر (شروع سير از قم و ختم آن به تهران) از چه طريقى در ذهن مخاطب نقش مى‌بندد؟ آيا غير از «مِنْ» و «إلى» چيز ديگرى در كلام وجود دارد كه بتواند حاكى از آن دو واقعيت باشد؟ حال ببينيم نحوه حكايت «مِنْ» و «إلى» از واقعيت چگونه است؟ واقعيتى كه «مِنْ» مى‌خواهد صورت آن را در ذهن مخاطب ترسيم كند يك واقعيت اضافى و ارتباطى بود. بنابراين با شنيدن كلمه «مِنْ» معناى كلّى «الابتداء» به ذهن مخاطب نمى‌آيد، زيرا اگر چنين باشد واقعيت به ذهن او نيامده است. «سرتُ‌


[1]- الحكمة المتعالية، ج 1، ص 329 و 330

نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 337
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست