نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 284
به
آن اضافه مىكنند، مثلًا: «ضارب» به معناى «يك مرد زننده» و «مضروب» به معناى «يك
مرد زده شده» مىباشد. صورت چهارم: جايى است كه هيئت، معين بوده ولى
مادّه، معيّن نباشد، مثلًا واضع،
«هيئت فاعل» را براى «كسى كه تلبس به مبدأ پيدا مىكند» وضع كرده است ولى در اين
هيئت، مادّه خاصّى در نظر گرفته نشده است، حتّى خود مادّه «ف، ع، ل» هم در مسئله
دخالت ندارد. بلكه استفاده از مادّه «ف، ع، ل» براى بيان هيئت فاعل از روى ناچارى
است و آنچه در وضع نقش دارد نفس هيئت است.
آيا
وضع در قسم سوّم و چهارم، شخصى است يا نوعى؟
در
اينجا سه نظريه وجود دارد:
1-
نظريه مرحوم آخوند
مرحوم
آخوند، اين مسئله را مطرح نكرده است ولى از توصيفى كه در كلام ايشان ذكر شده،
استفاده مىشود كه ايشان وضع در اين دو قسم را
«وضع شخصى» دانسته است. پس در حقيقت، وضع شخصى سه قسم پيدا مىكند. [1]
2-
نظريه محقق عراقى رحمه الله
محقق
عراقى رحمه الله وضع در اين دو قسم را «وضع نوعى» دانسته است. پس به نظر ايشان، وضع نوعى داراى سه قسم است. [2]