نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 250
جواب
اين است كه هرچند منطقيين در قضاياى خارجيه و حقيقيه كلمه «افراد» را به كار
مىبرند ولى مقصود آنان از افراد، «وجودات متعدده» است «نه جهات فرديّه و عوارض
مشخّصه». مثلًا وقتى متكلّم مىگويد: «المستطيع يجب عليه الحجّ»، اين قضيّه، يك
قضيّه حقيقيه است و ناظر به وجودات و افراد مستطيع است و كارى به عالم و جاهل بودن
يا كم و زياد بودن سنّ و ساير خصوصيات فرديّه افراد ندارد. و در هيچ قضيّه حقيقيه
و خارجيهاى خصوصيات فرديّه مطرح نيست بلكه تكثر وجود مطرح است. بنابراين، تأييد
ذكر شده در كلام ايشان مورد قبول نيست و در نتيجه دفاعى كه آيتاللَّه خويى «دام
ظلّه» نسبت به كلام مرحوم آخوند مطرح كرد نمىتواند اشكال را از كلام مرحوم آخوند
برطرف كند.
2-
دفاع ديگر از كلام مرحوم آخوند
از
اشكالى كه بر مرحوم آخوند وارد شده بود جواب ديگرى نيز داده شده است. اين جواب
مبتنى بر اين است كه بين كلّىها، فرقى وجود ندارد ولى همه كلّىها را با دو ديد و
نظر مىتوان ملاحظه كرد، بنا بر يكى از اين ديدها، حكايت- در همه كلّىها- وجود
دارد و بنا بر ديد ديگر، در هيچيك از كلّىها حكايت وجود ندارد. قائل مىگويد: هر
كلّى به دو صورت ممكن است ملاحظه شود كه حكم آن دو با يكديگر فرق دارد: اگر كلى را
به نحو مهمل و جمود ملاحظه كنيم نمىتواند از افراد حكايت كند و اگر به نحو سريان
و جريان در افراد ملاحظه كنيم، در اين صورت، طبيعت به عنوان مرآت و حاكى از افراد
خواهد بود. ما مىتوانيم بگوييم: مؤيّد كلام ايشان اين است كه مرحوم آخوند- به
تبعيت از مشهور- مطلق را به طبيعت ساريه در افراد معنا كرده و معتقد است اگر
«مطلق» موضوع براى حكم واقع شود معنايش اين است كه «طبيعت با وصف سريان و جريان در
افراد» موضوع واقع شده است. بنابراين وقتى مطلق به عنوان يك ماهيت ساريه و
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 250