دادن قرار گرفته و به پاسخ گويى سؤالات مردم بپردازند و از طرفى مردم
را به آنان ارجاع مىدادند. امام صادق عليه السلام به ابان بن تغلب فرمود: اجلس في مسجد المدينة و أفت للناس فإنّي أُحبّ أن يُرى في شيعتي
مثلك. [1] عبد العزيز بن مهتدى مىگويد: به امام رضا عليه السلام عرض كردم: إنّي لا ألقاك كلّ وقت، فعمّن
آخذ معالم دينى؟ قال: خذ عن يونس بن عبد الرحمن.
[2]
اولين تصنيف در علم اصول:
مرحوم سيد حسن صدر در كتاب
تأسيس الشيعة مىگويد: اولين كسى كه در علم اصول تصنيف كرده، هشام بن حكم (م 179)
است. ايشان كتاب الألفاظ و مباحثها را تصنيف كرد، كه مهمترين مباحث علم اصول است. سپس يونس بن عبد
الرحمن كتاب اختلاف الحديث و مسئله را تصنيف كرد كه
در ارتباط با تعارض خبرين و مسائل تعادل و ترجيح در خبرين متعارضين است. ايشان اين
كتاب را از امام كاظم عليه السلام روايت كرده است.
[3] بنابراين آنچه از كتاب الأوائل سيوطى نقل شده و اوّلين مصنّف علم اصول را شافعى- از علماى اهل سنت-
مىداند، غير قابل قبول است، زيرا شافعى، متأخر از هشام بن حكم و يونس بن عبد
الرحمن است.
اولين كسى كه علم اصول را در مقام
استنباط بكار گرفت:
ظاهراً اوّلين كسى كه در مقام استنباط، به علم اصول توجّه كرده و
برآن استناد كرده، شيخ بزرگوار حسن بن على بن أبي عقيل رحمه الله- معاصر مرحوم
كلينى و على بن