نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 241
و
جزئيت- وضع مىكند. در نتيجه چهار قسم حاصل مىشود: 1- اگر معناى متصوَّر، كلّى
باشد و لفظ براى همان كلّى وضع شود، اين را
«وضع عام و موضوع له عام» مىگويند. 2- اگر معناى
متصوَّر، جزئى باشد و لفظ براى همان جزئى وضع شود، اين را
«وضع خاص و موضوع له خاص» مىگويند. اين دو قسم
روشن است و ترديدى در آنها نيست. [1] 3- اگر معناى متصوَّر، كلّى باشد و لفظ براى افراد و مصاديق آن كلّى
وضع شود، اين را «وضع عام و موضوع له خاص» مىگويند. 4- اگر معناى متصوَّر، جزئى باشد و لفظ براى كلّى آن وضع
شود، اين را «وضع خاص و موضوع له عام» مىگويند. همان
گونه كه ملاحظه شد، در وضعْ لفظ و معنا هر دو اصالت دارند ولى تقسيم فوق در رابطه
با معناست و لفظ فقط به اعتبار «موضوع» مطرح است. بهعبارت ديگر: در ارتباط با وضع
سه عنوان مطرح است: لفظ (/ موضوع)، معنا (/ موضوع له)، وضع (/ متصوَّر).
مقام
دوّم امكان و عدم امكان اقسام چهارگانه
در
امكان دو قسم اوّل، بحثى نيست ولى در ارتباط با امكان و عدم امكان دو قسم
[1]- ظاهر اين است كه تصوّر معناى كلّى- در مقام
وضع- نياز به ملاحظه جهات منطقى آن مثل جنس و فصل و ... ندارد بلكه شناخت اجمالى
آن كافى است و همين مقدار كه مثلًا بداند انسان در مقابل بقر و غنم و ... است،
براى وضع كفايت مىكند. در اعلام شخصيّه نيز همينطور است، پدر در مقام نامگذارى
فرزند خود به تمام خصوصيات او توجّه ندارد اگرچه خصوصيات، در تشخصات فردى او دخالت
دارد ولى در وضع نقشى ندارد، بلكه همين مقدار كه فرزند اوست براى او اسمگذارى
مىكند.
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 241