نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 240
مقام
اوّل معناى اقسام چهارگانه وضع
همان
گونه كه در تعريف وضع گفته شد، وضعْ عبارت از نوعى ملازمه و ارتباط بين لفظ و معنا
يا نوعى اختصاص بين اين دو است، بهگونهاى كه در باب وضع، هريك از لفظ و معنا
داراى اصالت مىباشند و واضع در هنگام وضع بايد هريك از لفظ و معنا را بهطور
مستقل ملاحظه كند. لفظ و معنا در باب وضع، مثل زوجين در باب نكاح و بايع و مشترى و
ثمن و مثمن در باب بيع است، همان گونه كه در باب بيع نمىتوان يك اعتبار ملكى
يكطرفى محقق ساخت و يا در باب زوجيت نمىتوان اعتبار زوجيّت يكطرفى تحقّق داد
بلكه بايد هر دو طرف مستقلًا ملاحظه شوند، در باب وضع نيز واضع بايد هم لفظ و هم
معنا را مستقلًا مورد تصوّر و لحاظ قرار دهد. در باب وضع اعلام شخصيّه، اين معنا
روشن است كه انسان گاهى بعد از فكر و مشورت يا مراجعه به قرآن، اسمى را مشخص
مىكند، اين دليل بر اين است كه مقام وضع و نامگذارى يك طرفش مستقلًا به لفظ و
طرف ديگرش مستقلًا به معنا ارتباط دارد. و تابع بودن لفظ براى معنا، مربوط به مقام
استعمال است نه مربوط به مقام وضع. واضع، در مقام وضع، براى لفظ، اصالت قائل است
ولى كسى كه بعد از وضع، لفظ را در معنا استعمال مىكند، لفظ را فانى در معنا و
تابع معنا مىبيند و براى آن اصالتى- در مقابل معنا- قائل نيست. فرق بين واضع و
مستعمِل مانند فرق بين سازنده آينه و استفادهكننده آن مىباشد. كسى كه آينه را
مىسازد براى آن استقلاليت قائل است و مستقلًا آن را ملاحظه مىكند ولى كسى كه از
آينه استفاده مىكند براى آن جنبه مرآتيت قائل است.
منشأ
تقسيم وضع به اقسام چهارگانه
معنايى
را كه واضع- در مقام وضع- تصوّر مىكند، يا كلّى است و يا جزئى. و درهرصورت، لفظ
را يا بر همان معناى متصوَّر وضع مىكند و يا بر غير آن- از نظر كليت
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 240