responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 224

وقتى لفظى در معنايى استعمال مى‌شود، لفظ به عنوان آلت براى پى بردن به معنا و فانى در معناست و حساب لفظ و معنا از يكديگر جدا نيست در مورد وضع نيز اين چنين است. [1]

اشكالات نظريه صاحب منتهى الاصول رحمه الله‌

اگرچه كلام ايشان داراى نكات جالبى است ولى اشكالاتى برآن وارد است: اشكال اوّل: مسأله وضع چيزى است كه تا حدودى مورد ابتلاى خود ما نيز مى‌باشد و ما نيز- در محدوده خاصى- از جمله واضعين مى‌باشيم. مثلًا نام‌گذارى فرزند شعبه‌اى از وضع است و بديهى است كسى كه نامى براى فرزند خود قرار مى‌دهد هدفش اين است كه لفظى را دالّ بر فرزند و حاكى از او قرار دهد، و چيزى به عنوان هو هويت براى او مطرح نيست. و همچنين است كسى كه وسيله‌اى اختراع مى‌كند و نامى براى آن قرار مى‌دهد. و اصولًا ايجاد هو هويت و اتّحاد بين لفظ و معنا حتّى نزد اهل علم هم مطرح نيست چه رسد به كسى كه از اين‌گونه اصطلاحات هيچ اطلاعى ندارد. ممكن است به ذهن كسى بيايد كه مسأله وضع در كليات غير از نام‌گذارى در جزئيات- كه مورد ابتلاى ماست- مى‌باشد. مى‌گوييم: وجدان حكم مى‌كند كه در ماهيت وضع، تفاوتى بين نام‌گذارى فرزند از طرف پدر و وضعِ لفظ «انسان» براى ماهيت «حيوان ناطق» وجود ندارد. تنها تفاوتى كه بين اين دو وجود دارد اين است كه در جزئيات، وضع خاص و موضوع له خاص و در كليات، وضع عام و موضوع له عام است. بنابراين مهم‌ترين اشكال نظريه فوق اين است كه اين نظريه خلاف وجدان است. اشكال دوّم (اشكال بر دليل اوّل): اصل اين سخن كه «مخاطب در مقام استماع، القاء لفظ را القاء معنا دانسته و با القاء لفظ تصوّر مى‌كند كه معانى بدون واسطه الفاظ به‌


[1]- منتهى الاصول، ج 1، ص 15 و 16

نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 224
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست