نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 218
بين
زوجيت عدد و انقسام به متساويين وجود دارد تحت عنوان هيچكدام از اقسام خمسه جوهر
و اقسام نهگانه عرض نيست، درحالىكه يك واقعيت مسلّم است. همچنين ملازمه بين
تعدّد آلِهَه و فساد آسمان و زمين كه در آيه شريفه لو كان فيهما آلهة إلّا اللَّه
لفسدتا [1] ذكر شده، بدون شك داراى واقعيت است
ولى داخل در اقسام جوهر و عرض نيست. سپس مىفرمايد: ملازمه بين لفظ و معنا با ساير
ملازمات تفاوت دارد، اگرچه هر دو داراى واقعيت مىباشند. تفاوت اين است كه ملازمات
ديگر ازلى هستند و كسى آنها را به وجود نياورده است
[2] ولى ملازمه در وضع، حدوثى است و به سبب وضع واضع حاصل مىشود. البته
از جهت بقاء فرقى بين اين ملازمه و ساير ملازمات نيست و اختلاف فقط در مرحله حدوث
است. خلاصه حرف بعض الأعاظم رحمه الله اين است كه ملازمه بين لفظ و معنا داراى
واقعيت بوده و مثل ملكيت و زوجيت، از امور اعتبارى نيست كه حدوث و بقاء آن مربوط
به عالم اعتبار باشد. زمانى شارع زوجيت زنى را براى مردى اعتبار مىكند و وقتى
طلاق مىدهد، عدم زوجيت را اعتبار مىكند و با رجوع، زوجيت را اعتبار مىكند. [3]
[2]- مؤيد اين مطلب اين است كه مرحوم آخوند در
بحث ملازمه بين وجوب ذى المقدّمه و وجوب مقدّمه، وقتى مسأله اصل را مطرح مىكند
مىفرمايد: كسى نگويد: «در مورد شك، به استصحاب عدم ملازمه تمسك مىكنيم»، زيرا
ملازمه اگر تحقّق داشته باشد ازلى است و الّا تحقّقى ندارد.