نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 197
بههرحال،
از كلام اينان چيزى كه موضوع بحث را مشخص كند بدست نمىآيد، هرچند نظريه آنان-
درهرصورت- مردود است و ما بهزودى ادلّه بطلان اين نظريه را بيان خواهيم كرد. [1]
مراد
از ارتباط ذاتى چيست؟
در
اين كه مراد از ارتباط ذاتى چيست؟ دو احتمال وجود دارد: يكى اين كه مقصود، ارتباط
بين علت و معلول باشد و ديگر اينكه مراد، اقتضاء باشد و اقتضاء، مرحلهاى از
ارتباط است كه به علّيت تامّه نمىرسد. و درهرصورت، ممكن است مراد از معنا واقعيت
معنا باشد، مثلًا ماء يعنى واقعيت آب، و ممكن است مراد، انتقال مستمع به معنا
باشد. بنابراين، ارتباط ذاتى بين لفظ و معنا داراى چهار احتمال است: احتمال اوّل: اگر مقصود از ارتباط
ذاتى، علّيت تامّه و مقصود از معنا، واقعيت معنا باشد بايد الفاظ، علتِ ايجادكننده
حقيقتِ معنا باشند، يعنى مثلًا لفظ «ماء» ايجادكننده حقيقتِ «آب» باشد، همان گونه
كه «نار» علت موجده «حرارت» است. و بطلان اين مطلب واضح است. احتمال دوّم: اگر مقصود از ارتباط
ذاتى، اقتضاء و مقصود از معنا، واقعيت معنا باشد اين نيز بطلانش واضح است و همان
گونه كه لفظ «ماء» ايجادكننده حقيقتِ «آب» به نحو علّيت تامّه نيست ايجادكننده آن
به نحو اقتضاء- يعنى علّيت ناقصه- نيز نمىتواند باشد، زيرا ما مىبينيم الفاظ،
بعد از معانى تحقّق پيدا مىكنند. مثلًا مخترع، ابتدا چيزى را اختراع مىكند و بعد
نامگذارى مىكند و اگر ادّعاى اينان شامل اعلام
[1]- گفته مىشود: اخيراً در غرب فلسفهاى به
نام «فلسفه الفاظ» پايهريزى شده و مسائل را از روى ريشهيابى الفاظ، مورد بحث
قرار مىدهد، و اين گويا ناشى از توهّم ارتباط ذاتى بين الفاظ و معانى است.
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 197