نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 171
اين
حكم به نحو عموم است يا خصوص؟ به نحو اطلاق است يا تقييد؟ ولى مباحث مربوط به
مشتق، خارج از علم اصول است و يك بحث لُغوى محض مىباشد زيرا نه راه تشخيص حكم را
باز مىكند و نه وظيفه عملى مكلّف را و نه كيفيت تعلّق حكم به موضوع را، بلكه مشتق
مانند ساير عناوينى است كه موضوع حكم قرار مىگيرد و براى پى بردن به معناى آن،
بايد به لغت مراجعه كرد. همان گونه كه در مورد معناى كلمه «صعيد» و امثال آن به
لغت مراجعه مىكنيم بايد در مورد مشتق نيز به لغت مراجعه كنيم و ببينيم آيا مشتق-
از نظر لغت- حقيقت در خصوص متلبس به مبدأ و مجاز در منقضى است يا در هر دو حقيقت
است؟ ولى مباحث عام و خاص و مطلق و مقيد ارتباط با خود حكم دارند، بههمينجهت در
علم اصول از آنها بحث مىشود.
اشكالات
كلام محقق عراقى رحمه الله
بر
كلام محقق عراقى رحمه الله اشكالات زير وارد است:
اشكال اوّل: اشكالى كه محقق اصفهانى رحمه الله به مرحوم آخوند وارد كرد بر كلام
محقّق عراقى رحمه الله نيز وارد است و حاصل آن اشكال اين است كه اگر خصوصيتهاى
ذكرشده، داراى قدر جامع بودند بايد در تعريف، همان قدر جامع اخذ مىشد و چون قدر
جامع، ذكر نشده است، معلوم مىشود خصوصيات مذكور داراى قدر جامع نيستند.
پس
مرحوم عراقى بايد ملتزم به تعدّد غرض در علم اصول باشد.
اشكال دوّم: امام خمينى «دام ظلّه» در اشكال به مرحوم عراقى مىفرمايد: در مباحث
عام و خاص، اينگونه نيست كه تمام مباحث، كيفيت تعلّق حكم به موضوع را بيان كنند.
بلكه بعضى از مباحث عام و خاص، هيچ تفاوتى با مباحث مربوط به مشتق ندارند، مثلًا
در مباحث مربوط به الفاظ عموم- مثل كلّ، جمع محلّى به ال، مفرد محلّى به ال و ...-
بحث مىشود كه آيا اين الفاظ، دلالت بر عموم دارند يا نه؟
بديهى
است كه پاسخ اين مسائل برعهده علم لغت است، همان گونه كه در مشتق
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 171