نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 137
اشكالات
نظريه مشهور
اشكال
اوّل: در مباحث مربوط به «موضوع علم»، مشهور معتقد بودند: «هر علمى داراى
موضوع واحدى است» پس چرا در اينجا فرمودهاند: «موضوع علم اصول، ادلّه اربعه است»
در حالى كه معناى «ادلّه اربعه» اين است كه ادلّه با وصف اين كه چهار عنوان هستند،
موضوع براى علم اصول قرار گرفتهاند. ممكن است مشهور
بگويند: ما ادلّه اربعه را به عنوان اين كه چهار چيزند، موضوع علم اصول قرار
نمىدهيم بلكه قدر جامع بين ادلّه اربعه را درنظر مىگيريم و آن را به عنوان موضوع
علم اصول قرار مىدهيم. و قدر جامع بين ادلّه اربعه، عنوان «الحجة في الفقه» است.
«الحجة في الفقه» يعنى چيزى كه مىتواند در فقه به عنوان دليل و سند براى حكم الهى
قرار گيرد. و روشن است كه چنين عنوانى داراى وحدت است.
در جواب مشهور مىگوييم: توجيه شما را مىپذيريم
ولى چرا همين عنوان «الحجة في الفقه» را موضوع براى علم اصول قرار نداديد؟ و چرا
چيزى كه صراحت در تعدد دارد به عنوان موضوع علم اصول مطرح مىكنيد؟ اشكال دوّم: صاحب فصول رحمه الله بر
كلام مشهور و محقق قمى رحمه الله اشكال كرده مىفرمايد: شما كه موضوع علم اصول را
«ادلّه اربعه با وصف دليليت آنها» قرار مىدهيد پس چرا در علم اصول بحث مىكنيد:
آيا ظاهر كتاب حجت است يا نه؟ كتابى كه حجت است و با وصف حجيت به عنوان موضوع براى
علم اصول قرار گرفته است، چگونه مىشود در علم اصول از حجيت و عدم حجيت آن بحث
كرد؟
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 137