نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 123
مطرح
است خواه ده ميليون فرد داشته باشد يا هزار ميليون. ولى در مسأله مورد بحث ما
اينگونه نيست، زيرا ما جامع نوعى را بدست نياورديم. اگر يقين پيدا مىكرديم مسائل
علم نحو همين صد مسئله است مىتوانستيم بين اينها جامعى درست كنيم ولى فرض اين
است كه ما هنوز نمىدانيم جامع چيست؟ چون فرض اين است كه مسائل مشكوك داريم و
مىخواهيم با ملاك تمايز، وضعيت آنها را روشن كنيم. اگر اين مسائل مشكوك، جزء علم
باشد ممكن است مسائل قطعى، يك صنف باشند و اين مسائل- كه فعلًا مشكوكند- نيز يك
صنف باشند و بين هر دو صنف، يك جامع نوعى درست كنيم. ولى اين مجرّد احتمال است،
زيرا ممكن است اين مسائل، جزء علم نباشد و همان جامعى كه بين مسائل قطعى درست
كرديم به عنوان جامع نوعى مطرح باشد. آنوقت اشكال مىشود كه شما نوعيت اين جامع
را از كجا بدست آورديد؟
5-
نظريه آيتاللَّه خويى «دام ظلّه»
آيتاللَّه
خويى «دام ظلّه» پس از نقل كلام مشهور و كلام مرحوم آخوند مىفرمايد:
تحقيق
اين است كه اطلاق هيچكدام از اين دو قول را نمىتوان پذيرفت. بلكه مسأله تمايز
علوم بايد در دو مقام مورد بحث قرار گيرد:
1- تمايز در مقام تعليم و تعلّم: يعنى استاد، ضابطهاى در
اختيار محصّل قرار دهد تا محصل با استناد به آن ضابطه، قدرت پيدا كند كه مسائل علم
مورد بحث را از مسائل ساير علوم جدا سازد. مثلًا محصّل مىخواهد علم نحو ياد
بگيرد، استاد ضابطهاى در اختيار او قرار مىدهد تا با استناد به آن ضابطه بفهمد
كه كدام مسئله مربوط به علم نحو است و كدام مسئله مربوط به علم نحو نيست. 2- تمايز در مقام تدوين: يعنى مدوِّنِ اوّل
كه مىخواهد يك سلسله مسائل را به عنوان مسائل اين علم تدوين كند نياز به معيار و
ضابطهاى دارد تا بر اساس آن، مسائل اين علم را از مسائل علوم ديگر جدا سازد،
مثلًا اگر يك مدوّن مىخواهد مسائل
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 123