نام کتاب : اعتبار زيارت عاشورا نویسنده : كريمى، حسين جلد : 1 صفحه : 57
خواندن
زيارت عاشورا (مرحوم ميرزاى محلاتى سى سال آخر عمرش زيارت عاشورا را ترك نكرد و هر
روزى كه به سبب بيمارى يا امر ديگر نمىتوانست بخواند نايب مىگرفت).
سپس
شيخ از خواب بيدار مىشود و فردا به منزل آيت الله ميرزا محمد تقى شيرازى مىرود و
خواب خود را براى ايشان نقل مىكند. مرحوم ميرزا محمد تقى با شنيدن آن به گريه
مىافتد، از ايشان سبب گريه را مىپرسند، مىفرمايد: ميرزاى محلاتى از دنيا رفت،
وى استوانه فقه بود. به ايشان گفتند شيخ خوابى ديده و واقعيت آن معلوم نيست. ميرزا
مىفرمايد: بلى خواب است، اما خواب شيخ مشكور است نه افراد عادى. فرداى آن روز
تلگراف فوت ميرزاى محلاتى از شيراز به نجف اشرف مىرسد و صدق رؤياى شيخ آشكار
مىگردد.
اين
داستان را جمعى از فضلاى نجف اشرف از مرحوم آيت الله سيد عبد الهادى شيرازى نقل
كردهاند. مرحوم آيت الله آقاى حاج سيد عبد الهادى فرمودهاند: من در منزل مرحوم
ميرزا محمد تقى هنگام ورود شيخ جواد بن شيخ مشكور عرب و نقل اين رؤياى مذكور حاضر
بودم. و نيز دانشمند گرامى جناب حاج صدر الدين محلاتى
فرزندزاده
آن مرحوم از شيخ اين داستان را شنيدهاند.
[1]
[1]- داستانهاى شگفت از مرحوم شهيد آيت الله
دستغيب شيرازى 273، رقم 114. و نظير آن در كتاب منتخب التواريخ، ص 388 اينگونه
آمده است: عالم جليل القدر شيخ محمد على شامى كه از جمله علما و محصلين نجف اشرف
است به حقير فرمود كه جد امى بلاواسطه من، جناب آقا سيد ابراهيم دمشقى كه نسبتش به
سيد مرتضى علم الهدى منتهى مىشود و سن شريفش افزون بر نود سال و بسيار شريف و
محترم بود، سه دختر داشت و اولاد ذكور نداشت شبى دختر بزرگشان در خواب ديد جناب
رقيه بنت الحسين (ع) را كه فرمود: «به پدرت بگو به والى بگويد آب افتاده
نام کتاب : اعتبار زيارت عاشورا نویسنده : كريمى، حسين جلد : 1 صفحه : 57