نام کتاب : اعتبار زيارت عاشورا نویسنده : كريمى، حسين جلد : 1 صفحه : 17
دهنده
باشيد. با مسأله لعن كاملًا تفاوت دارد؛ چرا كه اگرچه لفظ كراهت در روايات غالباً
در حرمت استعمال شده و دلالت بر كراهت اصطلاحى ندارد، اما بالأخره آنچه كه مورد
نهى واقع شده، دشنام دادن
معاويه
و ياران او است؛ و چه بسا حضرت انتظار داشتند در آن شرايط حساس كه بايد همه به فكر
جنگ و پيروز شدن بر دشمن باشند، خود را مشغول به امور لفظى و كلامى نكنند.
در
برخى ديگر از منابع [1]
به جاى واژه «سبّابين»، تعبير «لعّانين» نيز آمده است:
«قال: كرهت لكم أن تكونوا لعّانين»؛
در
اين فرض نيز علاوه بر پاسخ فوق مىگوييم: ممكن است در آن شرايط، اصحاب، كثرت لعن
داشتهاند و از اين جهت، به صيغه مبالغه آمده است؛ لذا، حضرت كراهت خويش را از اين
گونه عمل كردن- زيادى در لعن- اعلام داشتند؛ و اين مطلب روشن است كه كثرت لعن،
امرى مرجوح است.
ب)
حكم فقهى لعن
از
بحثهايى كه لازم است در اينجا به آن اشاره اجمالى شود، اين است كه لعن از نظر
فقهى چه حكمى دارد؟
ظاهر
آن است كه بر حسب ادلّه فقهى مىتوان گفت لعن صادر از انسان نسبت به دشمنان دين به
عنوان يك عمل مستحب و ارزشمند است و براى اثبات اين مطلب مىتوان به اين ادلّه
استدلال نمود:
الف: استدلال به عمومات ادلّه رجحان دعا؛ زيرا، لعن از مصاديق دعا و
درخواست از خداوند است، و لعن دعا