responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر    جلد : 1  صفحه : 503

جعفر، عن أخيه موسى بن جعفر عليهما السلام، قال: إنّ رسول اللَّه صلى الله عليه و آله اتي بامرأة مريضة ورجل أجرب مريض قد بدت عروق فخذيه قد فجر بامرأة.

فقالت المرأة: يا رسول اللَّه صلى الله عليه و آله أتيته فقلت له: أطعمني واسقفني، فقد جهدت، فقال: لاحتّى أفعل بك، ففعل، فجلده رسول اللَّه صلى الله عليه و آله بغير بيّنة مائة شمراخ ضربة واحدة وخلّي سبيله، ولم يضرب المرأة. [1]

فقه الحديث‌: اين روايت نيز همان جريان را نقل كرده است؛ و بر اساس مبناى ما، اين‌ها چهار روايت نيستند. همه‌ى آن‌ها يك جريان را از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى‌كنند.

منتهى عباراتشان كم و زياد دارد؛ و سه روايت از امام صادق عليه السلام و يكى هم از امام كاظم عليه السلام است.

كيفيّت جمع بين روايات‌

روايات گذشته دلالت داشتند كه حدّ به تأخير انداخته شود تا مريضى بهبودى يابد؛ و بيان مى‌كردند: با جارى ساختن حدّ سبب انفجار قروح او نشويد، ممكن است اين كار مقدّمه‌ى مرگ زانى باشد.

ليكن اين دسته از احاديث مى‌گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله حدّ را تأخير نينداخته و در همان حال كسالت و مرضِ مجرم، حدّ را بر او جارى ساختند؛ ليكن با فرود آوردن ضربه‌اى مشتمل بر شمراخ و شاخه‌ى درخت چگونه بين اين دو طايفه از روايات جمع كنيم؟

راه اوّل: مورد روايات صاحب قروح جايى است كه اميد به بهبودى او داشته باشند؛ از اين رو، كلمه‌ى «تبرء» در آن‌ها به كار رفته است؛ امّا مورد روايات شمراخ جايى است كه رفع كسالت متوقّع نباشد. در زمان سابق كسى كه گرفتار استسقا و آب آوردن شكم مى‌شد، راه علاجى براى آن نمى‌دانستند، از اين رو، در چنين ناخوشى، اميد به سلامت و بهبودى مريض نداشته‌اند. لذا، رسول خدا صلى الله عليه و آله حدّ را در حقّ او اجرا كردند.

راه دوم: رسول خدا صلى الله عليه و آله مصلحتى در تعجيل حدّ مى‌ديدند، و به همين جهت، آن را اقامه كردند؛ ولى روايات قروح مربوط به صورتى است كه در تعجيل حدّ مصلحتى نباشد.


[1]. وسائل الشيعة، ج 18، ص 323، باب 13 از ابواب مقدّمات الحدود، ح 9.

نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر    جلد : 1  صفحه : 503
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست