بنابراين، در قبل و بعد از تغيير جسيت، تغييرى در عنوان
«ام» (مادر) به وجود نمىآيد و وى هم چنان موظف به پرداخت نفقه فرزندان خويش است.
از طريق ديگر مىتوان وجوب اعطاى نفقه فرزندان مادر تغيير
جنسيت يافته را اثبات كرد. البته اين استدلال براى كسانى مفيد است كه معتقدند:
مادر پس از تغيير جنسيت به پدر تبديل مى شود. نحوه استدلال اينگونه خواهد بود كه
مادر پس از تغيير جنسيت به پدر تبديل شده است و وظيفه اعطاى نفقه در وهله اول به
عهده پدر است. بنابراين، وى هم چنان موظف به پرداخت نفقه فرزندان خويش است.
نظريه مختار: با
توجه به ادله و قرائن، احتمال دوم بسيار قوىتر از احتمال اول است.
مبحث دوّم: تغيير جنسيت و مسأله نفقه والدين
نفقه اقارب [مانند پدر و مادر] عبارت است از: مسكن و البسه
و غذا و اثاث البيت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق. [1] نفقه ابوين با رعايت الاقرب فالاقرب به عهده اولاد و اولادِ اولاد است. [2] در روابط بين اقارب فقط اقارب نسبى در خط عمودى، اعم از صعودى يا نزولى ملزم
به انفاق يكديگرند. [3] كسى مستحق نفقه است كه ندار بوده و نتواند به
وسيله اشتغال به شغلى وسائل معيشت خود را فراهم نمايد. [4] كسى
ملزم به انفاق است كه متمكن از دادن نفقه باشد، يعنى بتواند نفقه بدهد بدون اينكه
از اين حيث در وضع معيشت خود دچار مضيقه گردد. براى تشخيص تمكن بايد كليه تعهدات و
وضع زندگانى شخص او در جامعه در نظر گرفته شود. [5] از
نظر فقه اسلامى نيز هرگاه پدر يا مادر از نظر مالى ناتوان باشند، بر فرزندان وى