اگر
چنان چه مال غير، در جهتى استفاده شود كه از نظر عرف، جدا كردن آن مال از آن جهت،
عادتاً ممكن نباشد، مثلًا چنان چه كسى آهن يا آجرى را غصب كند و از آن در يك
ساختمان استفاده كند، به خصوص كه آن ساختمان، ساختمان بزرگى باشد؛ يا مثلًا نخى را
در دوختن لباس و يا جرّاحى انسان و حيوانى به كار برده است؛ و يا آن كه به واسطه
مخلوط و ممزوج نمودن آن چيز با مال ديگرى، برگرداندن مال زا نظر عرف متعذّر باشد،
تكليف آن به چه صورتى است؟ در اين كه با اين عمل، شخص مرتكب حرام و معصيت شده،
ترديدى وجود ندارد؛ اما سؤال اين است كه در چنين مواردى آيا ردّ عين، كه مستلزم
تخريب ساختمان بسيار عظيم بوده، واجب است؟ يا اين كه مىتوان گفت چنين مواردى، در
حكم تلف است و بايد مثل و يا قيمت آن را پرداخت نمود؟.
ترديدى
نيست كه چنان چه بازگرداندن مال موجب تلف نفس محترم و يا حيوانى گردد، جايز نيست
كه عين مال را بازگرداند؛ و از مواردى است كه امتناع شرعى دارد؛ «والممتنع شرعاً
كالممتنع عقلًا». همان طور كه ترديدى نيست اگر غاصب، اين مال را با مال شخص سوّمى
مرتبط سازد، مثلًا آن را در ساختمان ديگرى به كار ببرد، در حكم تالف است و غاصب
بايد بدل آن را به مالك بپردازد.
نزاع
و محلّ كلام در موردى است كه غاصب آن مال غصبى را در ساختمان و اموال مربوط به خود
به كار ببرد. فقها در اين فرض بيان داشتهاند: