نام کتاب : قاعده فراغ وتجاوز نویسنده : حسينى خواه، سيدجواد جلد : 1 صفحه : 121
ب)
روايات قاعده فراغ
گروه
دوّم، رواياتى است كه ظهور در قاعده فراغ دارد؛ و از آنها قاعده تجاوز استفاده
نمىشود.
1- اوّلين روايتى كه بر قاعده فراغ دلالت دارد، اين روايت است: «في الرجل يشكّ بعد ما ينصرف من صلاته، قال: فقال عليه السلام:
«لا يعيد ولا شيء عليه» [1].
سؤال
در مورد شخصى است كه نمازش تمام شده و در صحّت آن شكّ مىكند؛ بنابراين، مورد
قاعده فراغ است و حضرت مىفرمايد: نمازش صحيح است و به شكّش اعتنا نكند.
2-
«كلّ ما شككت فيه بعد ما تفرغ من صلاتك فامض ولا تعد»
[2].
در
مورد اين روايت، در مباحث گذشته بيان شد عبارت
«كلّ ما شككت فيه» اطلاق دارد؛ هم شكّ در اتيان جزء و هم
شكّ در كلّ مركّب را مىگيرد. امّا از آنجا كه در ادامهى روايت آمده است: «بعد ما تفرغ من صلاتك»، معلوم مىشود كه
مراد از شكّ، شكّ در كلّ مركّب بعد از فراغ عمل است. لذا، حضرت عليه السلام
مىفرمايد: اگر پس از تمام شدن نماز در صحّت آن شكّ شود، به شكّ نبايد اعتنا كرد.
و نماز صحيح است.
امام
خمينى رحمه الله معتقدند كه اين روايت، يكى از مصاديق قاعده تجاوز است و بر آن
دلالت دارد كه اگر بعد از گذشتن از عمل، در عملى كه انجام داده است شكّ كند، اعمّ
از اين كه شكّ در اجزاء باشد يا شرائط، و اعمّ از اين كه شكّ در وجود باشد يا
صحّت، نبايد به آن شكّ اعتنا كند. ايشان تصريح فرمودند: بر طبق اين روايت، تجاوز
از مجموع عمل، ملاك است. البته به نظر مىرسد چنين برداشتى بر خلاف ظاهر روايت
است؛ و تعبير «بعد ما تفرغ من صلاتك» ظهور روشنى در
قاعده فراغ دارد.
3-
«كلّ ما شككت فيه ممّا قد مضى، فامضه كما هو»
[3].
[1]. محمّد بن حسن حرّ عاملى، وسائل الشيعة، ج
8، ص 246.