responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاعده لاحرج نویسنده : حسينى خواه، سيدجواد؛ تقريربحث شيخ محمّدجواد فاضل ‌لنكرانى    جلد : 1  صفحه : 98

خداوند تبارك و تعالى نسبت به بندگانش واجب است. مقدّمه دوّم آن كه لطف اقتضا دارد خداوند متعال راهى را طى نمايد و به گونه‌اى با بندگان برخورد كند كه موجب نزديكى آنان به طاعت و بندگى، و دورى‌شان از گناه و معصيت شود؛ پس از اين دو مقدّمه، ترديدى نيست كه تكليف به آن چه موجب مشقّت و تحمّل‌ناپذير است، در واقع نزديك كننده به معصيت و دور كننده از طاعت است؛ زيرا، تكليف به امر سخت سبب مى‌شود كه بندگان از انجام آن امتناع كرده و در نتيجه مرتكب معصيت شده، مستحقّ غضب خداوند گردند؛ بنابراين، تشريع چنين احكامى با لطف خداوند سازگار نيست.

از اين رو، همان‌گونه كه تكليف به ما لايطاق محال و بر خداوند ممتنع است، تكليف حرجى نيز به خاطر مخالفت با لطف و رحمت خداوند، امتناع وقوعى دارد.

اشكالات بيان چهارم‌

1) اوّلين اشكال اين است كه ارتباط قاعده لطف با طاعت و معصيت چيست؟ چنين نيست كه لفظ لطف مترادف با لفظ طاعت و معصيت باشد؛ و بنابراين، قاعده لطف در اينجا جريان ندارد.

جواب اين اشكال آن است كه بحث ما در لفظ نيست كه چنين گفته شود، بلكه سخن در چگونگى عمل خداوند با بندگانش است؛ چه لفظ لطف آورده شود و چه اين لفظ نيايد.

2) برخى از متكلّمين در عموميّت قاعده لطف خدشه نموده و بيان مى‌دارند: چنين نيست كه عقل لطف را در همه موارد لازم بداند و بگويد لطف بر خداوند متعال به صورت قاعده‌اى كلّى واجب است.

در علم كلام و فلسفه در مقام پاسخ از اين اشكال بيان شده است كه چون دليل عقلى، و ملاك عقل است، عقل مى‌گويد لطف بر خداوند تبارك و تعالى واجب و ضرورى است و قابليّت تخصيص ندارد؛ و بلكه عموميّت دارد.

3) اشكال سوّمى كه بر اين دليل مى‌گيرند، آن است كه كدام لطف بر خداوند واجب‌

نام کتاب : قاعده لاحرج نویسنده : حسينى خواه، سيدجواد؛ تقريربحث شيخ محمّدجواد فاضل ‌لنكرانى    جلد : 1  صفحه : 98
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست