ثابت
و نفى يك حكم حرجى كه به دليل ديگر ثابت بوده، داشته باشد.
پاسخ
سوّم: ايشان در مورد روايت «عبدالأعلى» نفى حكم حرجى را استظهار
نمودهاند، امّا نسبت به بقيّه روايات چنين ادّعا و استظهارى نمىكند؛ در حالى كه
لسان و سياق روايات از اين جهت واحد است؛ بنابراين، استظهار ايشان صحيح نمىنمايد.
جمعبندى
مطالب و نكات آيه شريفه
از
مجموع مباحثى كه در ذيل آيه شريفه و روايات بيان شد، شش مطلب بدست مىآيد كه
عبارتند از:
1- اثبات ادّعاى مشهور مبنى بر دلالت آيه شريفه: «مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدّينِ مِنْ حَرَجٍ» بر نفى حكم حرجى در شريعت، و اين كه چنانچه يكى از احكام الزامى
امتثال آن منجر به حرج شود، ديگر آن الزام برداشته مىشود. بنابراين، دلالت اين
آيه شريفه بر مدّعا تامّ است.
2- آنچه از مجموع روايات و به خصوص روايت «عبدالأعلى» بدست آمد، اين
است كه «مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدّينِ مِنْ حَرَجٍ» عنوان تعليلى دارد و صرف حكمت نيست.
3- از رواياتى كه در ذيل آيه شريفه بيان گرديد، به قرينه مورد و سؤال
مطرح شده در آنها استفاده مىشود كه آيه شريفه
«مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدّينِ مِنْ حَرَجٍ»
در مقام امتنان است. البته به نظر مىرسد، از خود آيه شريفه به تنهايى نمىتوان
چنين مطلبى را استفاده نمود، بلكه با قرينيّت روايات به اين معنا مىتوان رسيد؛ و
در مباحث آينده نيز روشن خواهيم ساخت كه ملاك صحيح و دقيق عبارت از تسهيل است؛ و
بين اين تعبير و عنوان امتنان فرق روشنى وجود دارد.
4- از بحثهايى كه در قاعده لاحرج- به عنوان تنبيهات قاعده- مطرح
مىشود اين است كه منظور از حرج چيست؟ آيا حرج شخصى مراد است يا حرج نوعى؟ گستره
بحث را در قسمت تنبيهات ذكر مىكنيم؛ امّا به طور اجمال، اگر بگوييم حرج شخصى