نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 96
و مقدم و تالى در قضاياى شرطى. مثلا قضيه «خدا داناست» داراى دو حد
يا داراى دو طرف است: «خدا» و «دانا».
3- هريك
از اجزائى كه تشكيلدهنده مقدمات قياس باشند و آن سه حد است:
حد اصغر
يا اصغر، حد اكبر يا اكبر، حد اوسط يا اوسط.
حدّ اصغر
(- اصغر،
ص 19).
«و آن
مقدمه را كه موضوع نتيجه در وى افتد مقدمه صغرى خوانند. و موضوع نتيجه را حد اصغر،
و آن مقدمه را كه محمول نتيجه در وى افتد، مقدمه كبرى خوانند و محمول نتيجه را حد
اكبر» (اساس، ص 191).
حدّ اكبر
(- اكبر،
ص 28).
«و موضوع
مطلوب يا مقدم او را در قياس حد اصغر خوانند، و محمول او يا تالى آن حد اكبر»
(درّة، ص 124).
حدّ اوسط
(- اوسط،
حدّ وسط. (- ص 34).
«و لا
محاله ميان هردو مقدمه هم مناسبتى بايد به اشتراك اجزاء. چه از قضاياى اجنبى انتاج
صورت نبندد. پس دو حد باقى را از دو مقدمه كه بمعنى يكى بود و در نتيجه ساقط باشد
حد اوسط خوانند ... و حد اوسط علت تأليف قياس بود و رساننده دو حد باقى به يكديگر»
(اساس، ص 191).
حدّ تام
(- ص
252).
حدّ حقيقى
(- حدّ
تام- ص 252).
«و چون
مسئول عنه يك چيز كلى بود مانند انسان، جواب به تمامى اجزاء ماهيت او باشد، و آن
حيوان ناطق است كه حدّ حقيقى انسان است» (اساس، ص 24).
حدس
سرعت
انتقال ذهن، از مبادى به مطالب. و آن وراى فكر و رويّت است. چه در حال فكر ذهن
تدريجا و گاه با كندى مقدمات را فراهم مىآورد و حد وسطها را مىيابد تا به اثبات
مطلوب نائل آيد. اما در حال حدس چنان است كه گوئى مقدمات را يك مرتبه درمىنوردد و
بىتكلّف و تجشّم حد اوسطها را كشف مىكند. و بنابراين نوعى سبق ذهن و تيزيابى
است.
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 96