responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 345

Law of thought

قوانين فكر يعنى اصول و مبادى فكر منطقى كه تمام استدلالهاى معتبر مبتنى بر آنها است.

اين اصول عبارتند از:

(-of contradiction)

1- اصل تناقض‌

(Excluded middle)

2- اصل نفى شق سوم‌

(identity)

3- اصل هوهويّه‌

Liar paradox

(Epimenide -)

پارادوكس دروغگو

Limitative Judgement

اين تعبير از كانت است و گاهى هم بجاى آن‌

indefinite Judgement

بكار مى‌برد و

مقصود قضاياى موجبه‌اى است كه معدولة المحمول باشد.

قضيّه معدوله. مانند «روح غير فانى است».

Limitative particular

قضيّه‌اى كه بالصّراحه يا به فحواى عبارت، محمول را تنها براى عده محدود معيّنى اثبات مى‌كند يا از آنها سلب مى‌كند.

Linea praedicamentalis

مراتب انواع و اجناس- شجره فورفوريوس‌

Literal definition

تعريف لفظى‌

Logicism

1- اهميت و اصالت و تفوّق براى منطق قائل بودن و آن را مقدّم و مشرف بر فلسفه و رياضى دانستن.

psychologism

و

historicism

). (مانند

منطق‌گرى.

2- مكتبى كه براى منطق استقلال قائل است و از اعمال هرگونه قوانين روان‌شناسى در آن احتراز دارد.

Logic

منطق‌

Logical

منطقى‌

Logical analysis

تحليل منطقى‌

M

Major (-major term)

اكبر، حدّ اكبر. يعنى آن حدّى كه در نتيجه محمول واقع شده است.

Major premiss (Major premise

(يا

كبرى يعنى مقدمه‌اى كه اكبر در آن بكار رفته است.

Major term

اكبر، حدّ اكبر

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 345
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست