مصادره به مطلوب
(-petitio principii)
Composition and division
يعنى 4-
مغالطه به تركيب و قسمت، بدينسان كه صفتى را كه براى امرى مركب صادق است بر اجزاء آن حمل كنند و بالعكس.
denying the antecedent
مغالطه رفع 5-
مقدّم
ambiguity equivocation
مغالطه به 6-
اشتراك اسم
non causa pro causa
يعنى وضع ما ليس 7-
بعلّة علة
False
كاذب، دروغ، برخلاف واقع، غير صادق.
Falsity
كذب
Fault
غلط، خطا، اشتباه
Figure
شكل (در قياس)
Figures of the syllogism
اشكال قياس
Formal
صورى، منسوب به صورت
Form
صورت
Future contingent
ممكن استقبالى
G
Galenian figure
شكل جالينوسى (- شكل چهارم)
General
كلّى، عامّ
(وقتى در برابر امر جزيى و فردى بكار رود مقابل
individual
و
particular
singular
آن
است. و وقتى كه در مقابل يك كلّى اخصّ بكار
special
است.) رود، مقابل
General accident
عرض عامّ
Generalization
تعميم
General term
لفظ كلّى
Generic (/-special ,specific)
جنسى، مربوط به جنس. در برابر آنچه از اوصاف نوع است.