responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 337

Equivocation

1- اشتراك لفظ

2- لفظ يا عبارتى كه قابل تفسيرهاى مختلف باشد.

Equivocation fallacy

مغالطه به اشتراك لفظ

Eristic

فنّ استدلالهاى منطقى ظريف و موشكافانه، همراه با تردستى در استدلال، و مخصوصا به استدلالهاى فريبنده و حق‌نما و احتجاجهاى سفسطى اطلاق مى‌شود.

Error

اشتباه، خطا

Essence

ماهيّت، ذات‌

Essential

ذاتى‌

Eternally necessary

ضروريّه ازليّه‌

Evidence

بداهت، اوّلى بودن، بيّن بودن. (معنى اين اصطلاح در انگليسى بسيار وسيعتر از فرانسه و آلمانى و ايتاليايى است، و به هرنوع يقين چه مستقيم و چه غير مستقيم، حتى به بداهت تاريخى و به شهادت ساده و نيز به شاهد اطلاق مى‌شود) (لالاند).

Evident

بديهى، اوّلى، بيّن، ضرورى (در مورد قضايا) وصف قضيّه‌اى كه هركس آن قضيّه را بخوبى دريابد، نتواند در درستى آن ترديد روا دارد.

Exceptive propostion

قضيّه داراى استثنا، قضيّه مستثنى منه. يعنى قضيّه‌اى كه در حالى كه محمولى را براى موضوعى اثبات مى‌كند، يك فرد يا تعدادى از افراد، يا يك نوع يا تعدادى از انواع را از آن استثنا مى‌كند. مانند «هر فلزى به استثناى جيوه جامد است».

Exclude

طرد، نفى‌

Excluded middle (-Tiers exclu)

نفى شقّ سوّم، نبود واسطه بين نفى و اثبات‌

Exclusion

1- تباين (نسبت بين دو كلّى كه هيچ فرد مشتركى ندارند).

2- عناد، ناسازگارى (خصوصيت دو وصف كه هردو قابل جمع در يك موضوع نباشند).

Exclusive disjunctive proposition

قضيّه منفصله حقيقيّه‌

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 337
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست