responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 329

بيّن و بديهى است و احتياجى به اثبات ندارد، و خود وسيله اثبات قضاياى ديگر است، و غالبا بصورت جمع (علوم متعارفه يا اصول متعارفه) به كار مى‌رود. مانند علوم متعارفه‌اى كه در آغاز هندسه اقليدسى براى تنبيه ذكر شده است. از قبيل اينكه «اگر از دو مقدار مساوى يك مقدار كم شود، باز با هم مساوى‌اند». به اين معنى‌

postulate

محدود، ديگر شامل اصل موضوع‌

نمى‌شود.

2- به معنى وسيع كلمه، اصل موضوع را نيز در برمى‌گيرد. و امروز بيشتر اين معنى متداول است.

در اين صورت در حال جمع بايد به «مبادى علم» يا «مبانى علم» تعبير شود.

Axiomatic method

روش مبتنى بر مبادى. يعنى روشى كه در آن ابتدا با پذيرفتن تعدادى معيّن از علوم متعارفه و اصول موضوعه، قوانين علمى را از آن استنتاج مى‌كنند.

نمونه بارز آن علوم رياضى است.

B

 

B

آمدن اين حرف قبل از يك قياس، نشان آنست‌

barbara

(يعنى‌كه آن قياس قابل تحويل به‌

ضرب اول از شكل اول) است.

Baconien induction

استقراء ناقص، استقراء تعميم‌دهنده‌

Barbara

نماد (سمبل) ضرب اول از شكل اول.

يعنى آن ضربى كه هم صغرايش موجبه كليّه باشد، و هم كبرايش. و چون نتيجه‌اش موجبه كليه است، از تمام ضروب اشرف است. به عبارت ديگر اين ضرب مثل اعلاى قياس است.

Begging the question

مصادره به مطلوب.

استدلال دورى، اثبات شى‌ء به نفس.

Biconditional

حاوى دو شرط، داراى دو شرط، دو شرطى.

C

Categorem

در آغاز به معنى تهمت زدن و به ناروا اسناد دادن بوده است. و سپس به معنى تمامى آنچه به موضوع اسناد داده مى‌شود، بكار رفته است.

(-attribute ,predicate) .

Categorematic

هر لفظ كه بالاستقلال معنى داشته باشد، و بنابراين شايسته آن باشد كه موضوع يا محمول واقع شود.

Categorical proposition

قضيّه حملى‌

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 329
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست