همراه با تهويل، يعنى همراه با تهديد و تخويف و توسل به زور.
Argumentum ad hominem
1- نوعى مغالطه و آن حجّتى است كه بسبب مبتنى بودن بر آنچه خصم پذيرفته، براى او الزام آور است. 2- حجت مبتنى بر تشنيع گوينده.
Argumentum ad misericordiam
نوعى مغالطه كه مبتنى است بر استرحام يعنى مظلومنمايى و برانگيختن ترحّم.
Argumentum ad populum
نوعى مغالطه مبتنى بر برانگيختن احساسات عامه مردم.
Assent
قبول، ايقاع، پذيرفتن، صحّه گذاشتن، اثبات يا نفى.
به نظر لالاند قلمرو معنى اين لفظ از قلمرو
» certitude «
(يعنى يقين يا اعتقاد جازم) وسيعتر
است. و از گمانهاى ضعيف و اعتقادهاى سست تا اعتقاد جازم يعنى يقين كامل را شامل مىشود.
Assertion
ايقاع، حكم كردن به صدق يك قضيّه (ايجابى يا سلبى).
Assertoric
قضيه واقعى، قضيّه وقوعى (يعنى قضيّهاى كه ذهن به وقوع آن يعنى فعليّت داشتن آن حكم مىكند بدون اينكه ضرورتى براى آن قائل باشد).
Attribute
محمول
attribute
ولالاند توصيه مىكند كه بين
Predicate
فرق گذاشته شود. اصطلاح نخستين
را به مواردى اختصاص دهيم كه محمول بوسيله
» is «
به موضوع اسناد داده شود، وادات ربط
اصطلاح دوم را به معنى عامترى كه امروز منطقيان جديد به كار مىبرند. مثلا در قضيّه «انسان پستاندار است»، لفظ «پستاندار»
است، در صورتى كه در قضيّه
«انسان مىانديشد» (كه اسناد بدون ادات ربط
predicate
است. است)، «مىانديشد»
Attribution
اسناد، حمل
Attributive proposition
قضيّه حملى
Axiom
axioma
(مشتق ازمأخوذ از ريشه يونانى
[45]axios
كه به معنى ارزشمند و شايسته است).
1- علم متعارف يا اصل متعارف و آن به معنى دقيق كلمه عبارتست از قضيّهاى كه بخودى خود
axiology
بمعنى علم ارزشها يا
(1). چنانكه امروز
شناخت ارزشها است كه البته مراد ارزشهاى معنوى و اخلاقى است.