(در برابر معقول).
2- حساس، حسكننده، داراى احساس.
Se ?parable (/-inse ?parable)
جداشدنى، جدائىپذير، مفارق
Se ?paration
انفصال، عناد
Se ?rie ascendante
سلسله متصاعد
Se ?rie descendante
سلسله متنازل
Signe
علامت، دالّ
-de quantite (-quantificateur)
سور
-oral
علامت لفظى
-vocal
Significatif
دال بر معنى، معنىدار
Signification
دلالت بر معنى، دلالت،
علامت لفظى بر معنى ذهنى
-conventionnelle
دلالت وضعى
Signifie ?e (La chose -)
مدلول
Signifier
دلالت كردن بر معنى، معنى دادن
Simple
بسيط، ساده
Simplicite ?
بساطت، بسيط بودن
Singularite ?
فرديت، تفرد، جزئيت
Singulier (-individuel)
جزئى، شخصى
Singulie ?re (Pr .-)
قضيه شخصيه
SOi
ذات، خود، نفس
En soi
فى نفسه، فى ذاته
Par soi
بالذّات، ذاتا، بذاته، بنفسه، بخود
Sorite
قياس مركب مفصول النتايج
Sous -contrarie ?te ?
داخل در تحت تضاد بودن
Subalte ?rnation
تداخل (در قضايا)
Subcontraires
قضاياى داخل در تحت تضاد
Subjectif (/-objectif)
ذهنى
Subordonne ?a ?
واقع در ذيل يك
كلى، در تحت، در ذيل
Substance
1- جوهر (در مقابل عرض) 2- جوهر (به معنى ماهيت و ذات)
-individuelle
جوهر جزئى، جوهر فردى
-premie ?re
جوهر اوّل، جوهر جزئى، جوهر فردى
-seconde
جوهر ثانى (يعنى انواع
و اجناس كه جواهر كلىاند). گاهى جواهر ثانيه را فقط به انواع اطلاق مىكنند در برابر جواهر ثالثه كه اجناس هستند و بعد آنها از جواهر اولى بيشتر است.
Substantif (n) )-nom(
اسم، نام
Substantif (adj)
جوهرى، ذاتى، حاكى از ذات
Substrat
محل، موضوع
Sujet
1- موضوع (در مقابل محمول).