نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 30
جوع» (اساس، 412).
2- يكى از
مواد قضايا و آن عبارت از محال بودن اتصاف موضوع به محمول است.
«و نسبت
محمول با موضوع خالى نبود فى نفس الامر از آنك به وجوب بود يا به امكان يا به
امتناع. وجوب آن بود كه آن موضوع نتواند بود الا آنكه محمول او را حاصل بود،
چنانكه انسان را حيوان. و امتناع آن بود كه آن موضوع را آن محمول نتواند بود
البته، چنانكه انسان را حجر. و امكان آن بود كه آن موضوع را آن محمول شايد كه بود
و شايد كه نبود. چنانكه انسان را كاتب. و اين نسبتها را موادّ قضايا خوانند»
(اساس، 75).
إمتناع
اجتماع
محال بودن
وجود دو چيز با هم در يك موضوع، مانند امتناع اجتماع زوج و فرد در يك عدد، كه محال
است عددى هم زوج باشد و هم فرد، و مانند امتناع اجتماع سفيدى و سياهى.
«حكم عقل
به امتناع اجتماع نقيضين [در متن: نقيض] نه بر آن وجه است كه نقيضين را در ذهن
مجتمع تصور مىكنند، آنگاه حكم مىكنند كه اين مجتمع در خارج ممتنع است [چه اجتماع
ايشان در ذهن هم ممتنع است] بل بر آن وجه است كه عقل اجتماع مختلفات تصور كرده
است، چنانكه اجتماع سواد و حركت در جسم اسود متحرك. پس حكم مىكند به امتناع چنين
اجتماع بين النقيضين» (درّة، 78).
إمتناع
إنفكاك
جدائىناپذيرى،
محال بودن جدا شدن چيزى از ماهيتى، مانند محال بودن انفكاك حيوانيت از انسان، يا
فرد بودن از عدد سه و پنج.
«و باشد
كه ميان لازم بيّن و ميان ذاتى مقوّم كه جزو ماهيت بود اشتباه افتد، به سبب امتناع
انفكاك هردو از تصور ماهيت ...» (اساس، 23).
إمكان
(- ص،
179)
إمكان
استعدادى
(- ص 182)
إمكان
استقبالى
(- ص 182)
إمكان
خارجى
ممكن بودن
نسبت محمول به موضوع در
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 30