responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 294

معنى بودن لفظ، تعدّد معنى‌

Amphibolie

محتمل چند معنى بودن (در مورد لفظ مركب). يعنى گاه تركيب الفاظ چنان است كه افاده معانى مختلف مى‌كند، تعدد معنى.

Analogie

تمثيل‌

Ante ?ce ?dent

مقدم (در مقابل تالى)

Apodictique (n .)

برهان، عنوان ديگرى از كتاب آنالوطيقاى دوم كه درباره برهان است. ابو دقطيقا.

Apodictique (adj)

1- برهانى‌

2- ضرورى (در اصطلاح كانت).

Aporie

1- در اصطلاح ارسطو عبارت‌

است از اشكال حل مسأله‌اى كه درباره نفى و اثبات آن دلائل موجهى اقامه شده است.

تعارض ادلّه.

2- در نزد متأخران به معنى اشكال لا ينحلّ منطقى، بن‌بست منطقى، اشكال يا مسأله لا ينحلّ است.

Appelation

تسميه، نام‌گذارى‌

Applicable

قابل حمل، محمول، مقول‌

Applicabilite ?

قابليت حمل‌

Argument

حجّت، استدلال، تعبير

لفظى استدلال‌

Argument apodicitque

حجت برهانى، استدلال برهانى‌

Argument de ?ductif

استدلال قياسى‌حجت قياسى،

Argument dialectique

حجت‌

جدلى، استدلال جدلى‌

Argument inductif

حجت استقرائى،

استدلال استقرائى‌

Argument par l'impossible

حجت‌

از راه خلف، استدلال به طريق خلف‌

Argument sophistique

حجت‌

سفسطى، استدلال سفسطى‌

Argument syllogistique

حجت‌

قياسى، استدلال قياسى‌

Argumentation

اقامه حجت، حجت‌

Argumenter

اقامه حجت كردن، حجت آوردن‌

Ascendant

متصاعد (مثلا از نوع به سوى جنس و از آن جنس به جنس بالاتر)

Se ?rie -

سلسله متصاعد

Ascensus

صعود (مانند رفتن از نوع‌

به سوى جنس و از آن جنس به جنس بالاتر)

Assensus (lat)

ايقاع‌

Assentiment

ايقاع‌

Assertion

1- حكم به صحت و

درستى يك قضيه (خواه قضيه موجبه، خواه قضيه سالبه)، ايقاع، تصديق.

2- قضيه تصديق‌شده.

Attribuable

قابل اسناد، قابل حمل‌

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 294
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست