responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 283

پرويز و هوشنگ چيستند؟ جواب انسان است.

نوع تمام ذاتيات را در بردارد و بنابراين بر همه حقيقت شى‌ء دلالت دارد. و ازاين‌رو نوع هرچيز همان ماهيت و چيستى آن چيز است. و آن از تركيب جنس و فصل حاصل مى‌شود.

از تعريف نوع بخوبى معلوم مى‌شود كه افراد يك نوع كاملا از لحاظ حقيقت يكسان هستند، و هيچ تفاوتى در ذاتيات با هم ندارند. و اختلاف آنها تنها در عرضيات آنها است. و مجموعه همين عرضيات كه امتياز يك فرد را از افراد ديگر موجب مى‌شود تعيّن و تشخّص ناميده مى‌شود.

«كلى ذاتى كه مقول بود در جواب ما هو بر چيزهاى بسيار در حال شركت دو است:

يكى آنچه مقول بود بر چيزهاى مختلف الحقايق مانند حيوان كه بر انسان و فرس مقول است، و ديگر آنچه مقول بود بر چيزهائى كه اختلاف ايشان به عدد بود نه به حقيقت، مانند انسان كه بر زيد و عمرو مقول است. اكنون مى‌گوئيم اول را از اين دو كلى ذاتى جنس خوانند و دوم را نوع» (اساس، ص 27). «پس كلى ذاتى يا جنس بود يا نوع يا فصل. چه اگر تمام ماهيت بود نوع بود، و اگر جزو ماهيت بود و مشترك بود جنس بود، و اگر جزو مميّز بود فصل بود» (اساس، ص 28). «و نوع مركب از جنس و فصل باشد. جنس در وى بجاى ماده بود، و فصل بجاى صورت. اما جنس و فصل ماده و صورت نباشند. چه جنس و فصل بر مركب محمول باشند به مواطات، و ماده و صورت برو محمول نباشند بر اين وجه» (اساس، ص 28).

2- جهت.

«و جهت را نوع مى‌خوانند» (درّة، ص 83).

نوع آخر يا نوع اخير

نوعى كه در سلسله مراتب انواع و اجناس در ذيل همه قرار دارد يعنى اخص همه انواع و اجناس است و ديگر از لحاظ ذاتيات قابل تقسيم نيست، مانند انسان و اسب (- نوع حقيقى، نوع سافل، نوع الانواع).

«در بدايت عقول اول اعم متمثّل شود و بعد از آن بتدريج اخصّى بعد از اخصّى، بحسب استكمال عقول و مزيد نظر و تأمل، تا ختم بر نوع آخر افتد.» (اساس، ص 379).

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 283
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست