نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 271
«و بعضى منطقيان و خصوصا قدما محمول در لفظ بر موضوع مقدم دارند.
مثلا گويند حيوان واقع است يا مقول است بر همه انسان يا بر بعضى اجسام. و واقع
نيست يا مقول نيست بر هيچ جماد» (اساس، ص 69).
مقوله
جوهر و نه مقوله ديگر كه همه عرض هستند به نظر ارسطو هيچ يك قابل تحويل به يكديگر
نيستند. جمهور حكماى اسلام نيز از ارسطو تبعيت كردهاند. اما شيخ شهاب الدين
سهروردى غير از كم و كيف، ساير مقولات اعراض را به اضافه باز برده و تعداد مقولات
را پنج دانسته است:
جوهر، كم،
كيف، حركت، اضافه.
بعضى
خواستهاند منحصر بودن مقولات را به ده از راه حصر عقلى ثابت كنند. اما گويا جز
استقراء دليلى بر انحصار آن نباشد.
مقول به
تشكيك
آنچه بنحو
تواطى يعنى بنحو يكسان بر موضوع حمل نشود. بلكه حملش از حيث اوّليت يا اولويت يا
شدّت و ضعف متفاوت باشد، و به عبارت ديگر محمولى كه لفظ مشكّك باشد، حملش مقول به
تشكيك است، مثلا مىگوئيم نور يا سفيدى يا شيرينى مقول به تشكيك هستند.
مقول در
جواب أىّ شىء هو؟
آنچه در
جواب اى شىء گفته مىشود. مثلا چون موجود متحركى را از دور مشاهده كنيم و از
چيستى آن به «ما هو؟» سؤال كنيم، ممكن است جواب بدهند «حيوان». سپس سؤال مىكنيم
«أىّ حيوان هو» (كدام قسم حيوان؟) و جواب اين است كه «ناطق».
«و چون
اصل حقيقت متصوّر بود، و امتياز از اشتباه حاصل نشده، سؤال از آن به لفظ «كدام
است؟» كنند. و به تازى «أىّ شىء هو؟» گويند ... پس جزو ماهيت يا مقول در جواب ما
هو بود يا مقول در جواب اى شىء هو ... پس ذاتى به اين اعتبار دو قسم شود: مقول در
جواب ما هو، و مقول در جواب اى شىء هو» (اساس، ص 3- 22).
مقول در
جواب ما هو
آنچه در
جواب «چيست؟» گفته مىشود. و آن نوع است، يا جنس، يا حد تام.
وقتى از
ماهيت امرى جزئى سؤال شود، جواب نوع است. مثلا چون بپرسند در اين شيشه چيست جواب
نفت يا الكل يا سركه
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 271