responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 22

«و اگر تمثيل بود، آن را اعتبار خوانند. و هراعتبار كه به آن مقصود به زودى بحصول پيوندد، آن را برهان خوانند» (اساس، 536).

إعتقاد

قبول كردن و پذيرفتن نسبت محمول به موضوع، خواه به درجه يقين برسد خواه نرسد.

إعتقاد جازم‌

حكم به وقوع نسبتى مقارن با حكم به اينكه نقيض آن ممتنع است (- يقين). «و جازم مقارن حكم بود به امتناع نقيض آن تصديق، مقارنتى به فعل يا به قوتى نزديك به فعل» (اساس، ص 341). «و اعتقاد جازم مركب بود از تصديقى مقارن تصديقى ديگر به امتناع نقيض تصديق اول» (اساس، ص 360). «علم در صورتى به حقيقت يقين است كه اعتقاد بدان باشد كه فلان بهمان است و هم اعتقاد بدان كه محال است كه چنين نباشد» (شفا، برهان، ص 31).

أعراض‌

1- جمع عرض (- عرض) (-/ جوهر).

2- عرضيات (- عرضى) (-/ ذاتيات).

«و چون اعراض [يعنى عرض‌هاى عامّ‌] و خواص [يعنى عرض‌هاى خاصّ‌] جمع شوند، اعمّ مقدم بايد داشت» (اساس، ص 415).

أعراض ذاتى‌

عرض ذاتى عبارت از محمولى است كه لحوق آن براى موضوع، بحسب ذات موضوع بود، نه بسبب امرى عامّتر يا خاصّتر از موضوع. مانند حركت ارادى نسبت به حيوان. يعنى حركت ارادى كه از اعراض ذاتى حيوان است، عروضش بر حيوان نه بسبب امرى عامّتر (مثلا جسميّت) است، و نه بسبب امرى خاصّتر (مثلا اسب يا آهو بودن). بلكه ذات حيوان يعنى خود حيوان اقتضاى حركت ارادى دارد.

جسم (اعم)

حيوان حركت ارادى (عرض ذاتى حيوان)

اسب (اخص)

و مانند حركت كه از اعراض ذاتى جسم است، و صحّت و مرض كه از اعراض ذاتى حيوان است.

ذاتى در اين مورد به آن معنى كه در باب ايساغوجى بكار مى‌رود و به معنى جزء ماهيّت و مقوّم ماهيّت و مقابل عرضى است نيست. بلكه به معنى منسوب به ذات و ناشى‌

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 22
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست