نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 204
قياس عكس
(- قياس
معكوس).
قياس عنادى
قياس
سفسطى كه براى منكوب كردن و مجاب ساختن بكار مىرود.
«و در
قياس سوفسطائى و مغالطى هيچ فايده نيست الا زيان. و اگر فايده بود آنكه بيازمائى
كسى را كه دعوى كند تا داند يا نداند. و آنگاه او را قياس امتحانى خوانند.
يا باز
مالى دعوى كن بىهنر را تا مردمان از وى نياموزند و مرتبت وى بدانند و آنگاه ورا
قياس عنادى خوانند» (دانشنامه، ص 132).
قياس غير
كامل
قياسى كه
بيّن نباشد و بايد بنحوى اثبات شود و آن عبارت است از شكل دوم و سوم و چهارم،
برخلاف شكل اول كه قياسى است بيّن اللّزوم و كامل (نجات، 32) (-/ قياس كامل).
قياس كامل
قياسى كه
احتياج به اثبات نداشته باشد و آن منحصر است به شكل اول.
«قياس
كامل آن است كه به نفس خود بين بود و غير كامل آن است كه به نفس خود بين نباشد»
(اساس، ص 189).
قياس لمّى
(- برهان
لمى، ص 44).
قياس
مركّب
قياسى كه
در آن مطلوب را با چند قياس به اثبات رسانند. بديننحو كه نخست با تمهيد قياسى
نتيجهاى بدست آورند، و سپس آن نتيجه را مقدمه قياسى ديگر كنند، تا سرانجام به
اثبات مطلوب برسند. اين نوع قياس در رياضيات بسيار متداول است (-/ قياس بسيط).
قياس مركب
به دو صورت بكار مىرود كه يكى را موصول و ديگرى را مفصول گويند.
قياس مركب
موصول آن است كه نتايج آن بجاى خود ايراد شود. و همان نتايج را در قياس بعد عينا
تكرار كنند. مانند هر الف ب است، و هر ب ج است، پس هر الف ج است. و هر الف ج است و
هر ج د است.
پس هر الف
د است.
اما قياس
مركب مفصول آن است كه نتيجه قياس پيشين در قياس بعد محذوف باشد، مانند هر ا ب است،
و هر ب ج است، و هر ج د است پس هر ا د است.
«نه همه
نتيجهها از يكى قياس بيايد تا دو
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 204