نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 157
بسبب تنگناى الفاظ و تعابير است. و تشبيه ذهن به آينه صرفا تشبيه و
تمثيل است. و البته «ألتّشبيه يقرّب من وجه و يبعّد من وجه» (تشبيه از جهتى آدمى
را به شناخت نزديك مىكند و از جهتى از آن دور مىسازد).
2- علم
عبارت است از مجموعه قوانين منتظم درباره موضوعى معيّن. مانند علم حساب، و علم
هندسه، و علم فيزيك و علم صرف، و علم نحو، و علم طبّ و جز آن.
مثلا علم
نحو يك سلسله قواعد و قوانين است درباره نقش كلمات مختلف در جمله. بنابراين موضوع
آن كلمه است از حيث اعراب و بنا، يعنى اعرابهاى گوناگون كه بمقتضاى نقش كلمه در جمله
عارض آن مىشود.
علم به
اين معنى شامل فلسفه و ما بعد الطّبيعه هم مىشود. و مىتوان گفت علم فلسفه، و علم
متافيزيك چنانكه در كتب اسلامى علم الهى و علم الهيّات بدان اطلاق مىشود. چه
متافيزيك (- الهيّات- ما بعد الطّبيعه) هم مجموعه قوانين و اصول كلّى است درباره
وجود از آن حيث كه وجود است. ابن سينا در آغاز الهيّات شفا مكرّر در مكرّر از
الهيات تعبير به علم مىكند و در دانشنامه علائى آن را دانش برين مىخواند.
3- معنى
سوم علم، معنيى است از همه محدودتر و آن معنيى است كه پوزيتيويستها مانند اگوست
كنت و پيروانش به آن دادهاند. به نظر اينان علم منحصرا عبارت است از علومى كه
قوانين آن يا با استدلال رياضى ثابت شود، يا از راه تجربه و آزمايش. و بنابراين
تعداد علوم انگشتشمار خواهد بود: رياضى، هيأت، فيزيك، شيمى، زيستشناسى ... از
اين قبيل علوم تعبير بهSciences «» Positives يا» Sciences exactes «مىشود.
معلوم است
كه علم به اين معنى ديگر شامل فلسفه و متافيزيك نمىشود، بلكه حتّى مقابل آن است.
امروزه وقتى لفظ علم بكار مىرود، معمولا به همين معنى محدود است.
علم آلى
علمى كه
وسيله تحصيل علم ديگر باشد (-/ علم اصالى).
علم اصالى
علمى كه
خود مطلوب بالذّات باشد. مانند الهيات.
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 157