responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 152

موضوع را بود و شايد كه نبود، يعنى عروضش نه بسبب طبيعت تنها بود» (اساس، ص 453). «و اما عروض انفصال كم متصل را سبب شمردن آن شود به آحاد، مانند ذرعان و ساعات و درجات فلكى و غير آن» (اساس، ص 42).

عقد الحمل‌

حمل محمول بر افراد موضوع. (- عقد الوضع).

عقد الوضع‌

اتّصاف افراد موضوع به وصف عنوانى يعنى به مفهوم موضوع.

مفهوم موضوع وصف عنوانى ناميده مى‌شود، و افراد موضوع ذات موضوع.

مثلا در قضيه «هر انسانى ضاحك است»، حسن و حسين و پرويز و مريم ذات موضوع‌اند، و انسان يعنى حيوان ناطق وصف موضوع و عنوان آن. به تعبير ديگر آنچه موضوع بر آن صادق باشد، ذات موضوع ناميده مى‌شود، و مفهوم موضوع وصف و عنوان. بنابراين عنوان در قضيه محصوره يعنى طبيعت كلى عقلى.

بدين ترتيب در هر قضيه محصوره ابتدا ذاتى را به وصف عنوانى موصوف مى‌كنيم، و آنگاه محمول را بدان اسناد مى‌دهيم. پس هر قضيه در واقع متضمن دو اتّصاف است. چنانكه در قضيه «هر انسانى ضاحك است»، بايد نخست افرادى را به انسانيت متصف كنيم و آنگاه ضاحك بودن را به آنها نسبت دهيم. نسبت اول يعنى اتصاف مصاديق موضوع به وصف عنوانى عقد الوضع ناميده مى‌شود، و نسبت دوم يعنى اتصاف آن مصاديق به ضاحك بودن، عقد الحمل.

عقم‌

عقيم بودن قياس، غير منتج بودن قياس. (- عقيم) (-/ انتاج).

عقيم‌

قياسى كه به سبب عدم تحقق شرايط شكل مربوط، نتيجه‌بخش نيست. مانند قياس ذيل:

اسب پستاندار است- بعضى پستانداران گوشتخوارند.

كه قياسى است از شكل اول و به علت جزئى بودن كبرى منتج نيست. (-/ منتج).

عكس يا عكس مستوى‌

تبديل دو طرف قضيه، با بقاى كيف (سلب و ايجاب) و صدق به حال خود. دو طرف قضيه در قضاياى حملى موضوع و محمول‌

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 152
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست