نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 139
ض
ضابط
قاعده،
ملاك.
«اما
تعيين جهت عكس را ضابطى ديگر است» (اساس، ص 159). «و ضابط آن است كه در هرصورت كه
سلب محمول از همه اشخاص موضوع دائم بود، بحسب ذات يا بحسب وصف، آن قضيه منعكس شود»
(اساس، ص 159).
ضرب
حالت و
هيأتى كه از حيث موجبه بودن يا سالبه بودن، و كلى بودن يا جزئى بودن صغرى و كبرى
نسبت به هم براى آن دو حاصل مىشود. هر يك از اشكال چهارگانه را 16 ضرب است. چه
صغرى ناچار يكى از محصورات چهارگانه (موجبه كليه، موجبه جزئيه، سالبه كليه، سالبه
جزئيه) است، و كبرى نيز همچنين.
پس در
هرشكل براى صغرى چهار حالت متصوّر است و براى كبرى نيز چهار حالت.
و از ضرب
چهار حالت صغرى در چهار حالت كبرى شانزده حالت پيدا مىشود كه هر يك را ضرب نامند.
مثلا ضرب اول از شكل اول آن است كه صغرى موجبه كليه باشد، و كبرى موجبه كليه. و
اين ضرب اشرف ضروب از اشرف اشكال است، مانند:
هر مسى
فلز است- هر فلزى هادى حرارت است- پس هر مسى هادى حرارت است.
از ضروب
شانزدهگانه هرشكل پارهاى منتج هستند و پارهاى عقيم.
«چون
محصورات چهار است، و در هر قياسى حملى دو مقدمه، و هرمقدمه ممكن
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 139