responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 119

بسبب امرى عامتر يا خاصتر از او، مانند حركت ارادى حيوان را. و امثال اين محمولات را باشد كه مقابل نبود، مانند تساوى زوايا با دو قائمه مثلث را، و قبول تجزيه نامتناهى مقدار را. و باشد كه مقابل بود مانند زوجيت و فرديت عدد را، و استقامت و انحناء خط را. و باشد كه ميان دو مقابل نيز متوسطى بود، مانند نقصان و زيادت و مساوات عدد را» (اساس، ص 380). «ذاتى باب برهان يعنى آنچه از نفس شى‌ء انتزاع مى‌شود و ذات شى‌ء در انتزاع آن كافى است. مانند امكان كه ذاتى ماهيت امكانى است، نه غيرى» (منظومه سبزوارى، منطق، ص 29).

(- آثار ذاتى، اعراض ذاتى، ص 1) (-/ غريب).

ذكاء

شدّت و قوّت حدس (- حدس، ص 96).

ذهن‌

آن جنبه از نفس انسان كه ادراك و دريافت امور مى‌كند، و در معلومات به تصرف مى‌پردازد. بعبارت ديگر قوّه‌اى است كه ادراك معلومات تصورى و تصديقى مى‌كند، و خود را از دانسته به نادانسته مى‌رساند. (- قوه درّاكه، قوه عالمه).

«ذهن قوت استعدادى است نفس را در اكتساب حدود و رأيها» (شفا، برهان، ص 191- اساس، ص 409). «مردم چون بواسطه حواسّ ظاهر ادراك اعيان موجودات كند، صور مدركات در ذهن او متمثّل گردد به طبع» (اساس، ص 61).

«معانى متصوّر در عقول و اذهان يا به نفس خود بيّن و مستغنى از اكتساب بود يا نبود» (اساس، ص 412).

ذهنى‌

منسوب به ذهن. (-/ خارجى، عينى).

«معانى متصوّر يا بسيط بود يا مركب. و هر يكى يا ذهنى يا خارجى» (اساس، ص 438). «ذهنى اعم از فكرى و حدسى و فهمى است» (شفا، برهان، ص 13).

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 119
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست