responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : وهابيت، مبانى فكرى و كارنامه عملى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 316

«برويد پيراهنم را بر چهره پدرم بيفكنيد تا او بينايى خود را باز يابد».

و نيز مى فرمايد:

(فَلَمّا أَنْ جاءَ الْبَشير أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارتَدَّ بَصيراً).[1]

«هنگامى كه مژده رسان آمد و پيراهن يوسف را بر صورت يعقوب افكند او بينا گشت ».

شكى نيست كه شفا دهنده واقعى خدا است، ولى همان طور كه يادآور شديم فيض الهى از طريق اسباب (اعم از طبيعى و غير طبيعى) به مخلوقات مى رسد. در اينجا اراده يوسف مؤثر بوده،و او در پرتو قدرتى كه به اذن الهى كسب كرده بود، پدر را بينا ساخت. امّا چرا يوسف از يك وسيله ساده استفاده كرد، پاسخ آن اين است كه پيامبران در مقام اعجاز (و صالحان در مقام كرامت مانند همين مورد) از ابزار ساده استفاده مى كنند تا همگان ارتباط آنان با مقام بالا را درك كنند،زيرا اگر از اسباب پيچيده بهره گيرند، مردم آن را نتيجه علم و دانش آنها مى انگارند.

ب: قدرت نمايىِ ياران سليمان

همگى مى دانيم كه «سليمان»، «ملكه سبا» را احضار نمود ولى پيش از آن كه وى به حضور سليمان برسد، سليمان به حاضران در مجلس خود چنين گفت:

(يا أَيُّهَا المَلأُ أَيُّكُمْ يَأَتيني بعَرْشها قَبْلَ أَنْ يَأْتُوني مُسْلِمين).[2]

«اى جمعيت كداميك از شما مى تواند تخت بلقيس را براى من بياورد، پيش از آن كه (بلقيس و همراهان) او مطيعانه وارد شوند».


[1] يوسف/96.

[2] . نمل/38.

نام کتاب : وهابيت، مبانى فكرى و كارنامه عملى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 316
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست