نام کتاب : وهابيت، مبانى فكرى و كارنامه عملى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 210
شعر به پديده رنگ جاودانى مى بخشد
ماجراى سخن گفتن پيامبر با كشتگان قريش از نظر تاريخ و حديث اسلامى، امرى مسلّم است و محدثان و مورخان اهل تسنن و شيعه همگى آن را نقل كرده اند . اين مطلب، حتى در اشعار شاعران آن روزگار نيز منعكس شده است:
حسان بن ثابت، شاعر عصر رسالت است كه از طريق بيان و شعر، حقايق را بازگو مى كرد و اسلام و مسلمانان را كمك مى نمود. وى، كه خوشبختانه ديوانش نيز چاپ شده است، درباره واقعه بدر قصيده اى دارد كه در ضمن آن به ماجراى فوق اشاره كرده است:
يُنادِيهم رسولُ اللّه لمّا *** قَذَفْناهم كباكب[1] في القَليبِ
ألم تَجدوا كلامي كانَ حقاً؟! *** و أمرُ اللّه يأخذ بالقلوبِ
فما نطقُوا ولو نطقُوا لقالوا *** صَدَقْتَ و كنتَ ذا رأي مُصيب[2]
«هنگامى كه آنان را دسته جمعى در چاه ريختيم، پيامبر به آنان گفت: آيا كلام مرا حق نيافتيد و فرمان خدا قلوب و دلها را مى گيرد . آنان سخن نگفتند و البته اگر مى گفتند، چنين پاسخ مى دادند: راست گفتى و نظر تو