نام کتاب : وهابيت، مبانى فكرى و كارنامه عملى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 186
گاه نيز از اين هم فراتر رفته و مجموع بدن خود را به او نسبت مى دهد و مى گويد: بدنم. اين نوع نسبتها (نسبت افعال و اعضاى بدن، و حتى خود بدن، به موجودى به نام «من)» براى خود، واقعيتى غير از جسم و بدن مى طلبد كه به عنوان موضوع قضيه، حامل يك رشته نسبتها مى باشد.
بنابراين در درون هر انسان، واقعيتى بنام «من » ـ كه غير بدن است ـ وجود دارد كه واقعيت او را تشكيل مى دهد، و اگر منكر چنين واقعيت فطرى يى باشيم مفهوم آن اين است كه در تمام اين قضايا، «محمول»، بدون «موضوع» باشد، و چون اين واقعيت، فراتر از بدن و اعضا آن مى باشد طبعاً مقوله اى غير مادّى خواهد بود; وهر چند با اين نظام مادّى، به نوعى در ارتباط مى باشد.
2. شخصيت ثابت انسان، در كوران دگرگونيها
گواه دوم بر وجود روحِ جدا و مستقل از اين نظام مادى، آن است كه انسان از آغاز زندگى در كوران «تبدّلها و دگرگونيها» قرار دارد، ولى پيوسته به يك واقعيت «ثابت» در كوران حوادث معتقد است.
به ديگر سخن: مراحل زندگى انسان با كودكى آغاز و پس از گذر از منزل جوانى و شباب، به پيرى و فرسودگى ختم مى گردد ولى در همه اين مراحل، يك حقيقت ثابت را كه همه اين حوادث و دگرگونى ها بر آن سوارند، احساس مى كند و مى گويد: «روزى كودك بودم، و روزى هم جوان، و اكنون نيز پير و فرتوتم».در معنى، با اينكه دگرگونيهاى اساسى پيدا كرده، يك وجه ثابتى را در اين مراحل سه گانه احساس مى كند كه اين دگرگونى ها در بستر آن
نام کتاب : وهابيت، مبانى فكرى و كارنامه عملى نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 186