نام کتاب : مثل هاى آموزنده قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 7
قسمتى از آنها را «ميدانى» (متوفاى سال 518) در مقدمه كتاب خود «مجمع الأمثال» آورده است.
مبرد (ت 285) مى گويد: مثَل برگرفته از «مِثال» است و آن گفتار رايجى كه به وسيله آن حال دومى به حال اولى تشبيه و تبيين مى گردد.[1]
ابن سكيت مى گويد: مثل از نظر لفظ، با موردى كه در آن به كار مى گيريم، مغاير ولى از نظر معنى يكسان مى باشند، شبيه نمونه و الگويى كه در اختيار صنعتگران قرار مى گيرد تا مطابق آن بسازند.[2]
در توضيح گفتار آنان مى افزاييم:
مثل سخنى است كه به وسيله آن، حالتى را كه اخيراً رخ داده به حالتى كه پيش از آن پديد آمده است تشبيه كنند، زيرا هر دو، شبيه يكديگر، و همتاى هم مى باشند.
مثلاً درباره صنعتگر يا صاحب كالايى كه در نهايت نياز، از حاصل صنعت و يا كالاى خود، بهره نمى گيرد، مى گويند: «كوزه گر از كوزه شكسته آب مى خورد» و به گفتن اين سخن حالت آن شخص را به حالت كوزه گرى كه پيش از أو وجود داشته، و با داشتن كوزه هاى سالم از كوزه شكسته آب مى خورده است، تشبيه مى كنند.
ويژگى هاى مثل
آنچه كه به«مثل، زيبايى مى بخشد، و به گفتگوها و پرسشگرى ها تا حدى خاتمه مى دهد، و يژگى هاى چهارگانه است كه غالباً مثل ها از آنها برخوردار مى باشند:
1. ايجاز لفظ .
2. وضوح و روشنى معنى.
3. حسن تشبيه.
4. لطافت آن.
كه پايه هاى فصاحت و بلاغت «مثل» را مى ريزند.
[1] مجمع الأمثال: 1 / 5 ـ 6 . [2] مجمع الأمثال: 1 / 5 ـ 6 .
نام کتاب : مثل هاى آموزنده قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 7