responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مثل هاى آموزنده قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 356

تا اين جا نتيجه مى گيريم كه حزب نفاق به قبيله بنى النضير در مواقع حساس و سرنوشت ساز، وعده كمك داده بودند اما به وعده خود عمل نكردند و طرف را ذليل و خوار ساختند.

قرآن بادآور مى شود كه اين سرگذشت در امت هاى پيشين نيز نظير داشت، تا آندا كه فرد عابدى در دام شيطان قرار گرفت و شيطان به او وعده كمك كرد، ولى هرگز به وعده خود وفا ننمود.

مفسران مى نويسند: عابدى به نام «برصيصا» ازنظر تقوا و پاكى به پايه اى رسيده بود كه بيماران را به خانه او مى آوردند و درباره آنان دعا مى كرد و چه بسا دعاى او مستجاب مى شد.

روزى زنى را كه دچار جنون شده بود به خانه او آوردند تا مدتى در خانه او باقى بماند وشايد شفا پيدا كند، اين زن كه جزو خانواده بلندپايه اين شهر بود بهوسيله برادران به خانه عابد برده شد.

سرانجام شيطان بر عابد غلبه كرد و او با آن زن ديوانه نزديكى كرد، و آبستن شد، آثار حمل ظاهر گشت، راهب چاره اى جز اين نديد كه او را بكشد و در خانه خود دفن كند.

برادران خواهان جنازه خواهر بودند و او از تحويل جنازه خوددارى مى كرد، سرانجام شكايت ها به نتيجه رسيد و عابد به گناه خود اعتراف و محكوم به دارآويزى شد، آنگاه كه بالاى چوبه دار قرار گرفت شيطان در برابر او مجسم شد و گفت: مى اين برنامه را براى تو ريختم اكنون مى خواهم تو را از اين دار نجات دهم مشروط به اين كه به سخن من گوش كنى.

عابد گفت: چه كنم تا از اين دار خلاص شوم؟

نام کتاب : مثل هاى آموزنده قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 356
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست