responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 48

ميان رفته و در حكم امروزه، اثرى از آن باقى نبوده و كلماتى هم كه بالقطع با اين حرف بوده اند، اكنون با «زاى هوّز» تلفّظ مى يابند.

خواصّ: بعضى گفته اند كه حرف «ذال معجمه» گاهى به «زاى هوّز» تبديل يابد، همچو: گذاشتن و گزاشتن و پذيرفتن و پزيرفتن و مانند اين ها; و بطلان اين مطلب از تحقيق فوق روشن گرديده و معلوم شد كه اين ها بالتّمام از اصل با «زاى هوّز» بوده و از باب تبديل نيستند و اين مطلب مبنى بر تفريق لفظ و خطّ است و چنانچه دانسته شد، خطّ تابع لفظ است.

ر

معنى خاصّى ندارد; و گاهى به لام مبدّل گردد خواه در اوّل كلمه: روح و لوح; و يا در وسط آن: اروند و الوند; و يا آخر آن: كاچار و كاچال و سور و سول و چنار و چنال; و گاهى به نون نيز تبديل يابد چنانچه در بيان و هم مبحث امر برآيد.

ز

«زاء مفرده مكسوره» مخفّف «از»; و معانى آن از ابتدا و علّت و سبب و مانند آن ها كه در تبصره بعد از نمايش بيستوچهارم از نگارش سيّم خواهد آمد، در اين هم جارى است:

زانگه كه ترا بر من مسكين نظر است *** آثارم از آفتاب مشهورتر است

ز آن زلف عنبرين كه به گل برنهاده اى *** صدگونه داغ بر دل عنبر نهاده اى

خواصّ: گاهى به «جيم ابجدى» بدل شود: آويز و آويج و پوزش و پوجش و رزه و رجه و روز و روج و سوز و سوج; و گاهى به «جيم پارسى» تبديل يابد: پزشك و پچشك; و گاهى به «سين مهمله» تغيير يابد: اياز و اياس و كيومرز و كيومرس; و گاهى به «شين معجمه» مبدّل گردد: زنجفر و شنجفر; و گاهى به «غين معجمه» تغيير دهند: گريز و گريغ و فروز و فروغ.

ژ

از مختصّات پارسى; و در عرب، ناپيدا و معنى خاصّى ندارد; و گاهى به «جيم ابجدى» تبديل يافته، همچو: ژوليدن و جوليدن و كاژ و كاج و لاژورد و لاجورد و هژير و هجير; و گاهى به «زاى هوّز» مبدّل گردد، همچو: گواژه و گوازه.

س

معنى خاصّى ندارد; و گاهى به «جيم ابجدى» يا «پارسى» بدل شده: خروس و خروج و خروچ; و گاهى به «شين معجمه» تبديل يافته: پابوس و پابوش; و گاهى به «هاى گرده» مبدّل گردد: آماس و آماه و خروس و خروه; و گاهى به لام تبديل يابد: «بگسل» از «گسستن» كه در اواخر امر خواهد آمد.

ش

بر دو گونه است: ضمير غايب معروف همچو: جانش و دلش و ديدمش و مانند اين ها; و ادات مصدريّت كه در

نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 48
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست