responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 147

تبصرةٌ: به جهت امتياز، الفاظ مركّبه را به واسطه «واو عطف» از همديگر تفريق نموده و بسايط را بدون «واو» مذكور داشتيم مثلا بادآبله و بادآفراه و بادآور و مانند اين ها را بدين روش نگاشتيم كه بادآبله به معنى فلان و بادآفراه به فلان و بادآور به فلان و هكذا كه مشعر باشد بر اين كه اين الفاظ از «باد و آبله» و «باد و آفراه» و مانند اين ها تركيب يافته به خلاف بادام و بادامه و مانند اين ها از لغاتى كه مفرد و بسيط بوده و از باد و غير آن مركّب نگرديده اند كه بدون «واو» مرقوم افتادند و در غالب الفاظى را كه افراد و تركيب آن ها مجهول و مشتبه بود بدواً به قانون لغات مركّبه در مقام ترتيب در مادّه جزو اوّل نبشته و مجدّداً در ترتيب بسايط نگاشته آمده و به مكرّربودن آن هم تصريح نموديم كه ناظرين را زيادت بصيرت بوده و در صورتى كه لغتى را در ترتيب بسايط پيدا نكردند، به ترتيب مركّبات رجوع نمايند.

علامات مختصّه اين كتاب

دستور چهارم: چنانچه در ديباچه اشاره نموديم، مقصود اصلى در اين كتاب، ترجمه فارسى عصرى متداول در زمان ما است كه فى الواقع معجونى است محيّرالعقول و مركّب از اجزاى غير متناهى از عربى و تركى و مغولى و پاره اى لغات بيگانه و اصطلاحات علميّه و ماننداين ها. پس به واسطه اين كه لغات متفرّقه از اختلاط به يكديگر محفوظ مانده و صرفه مالى و عمرى هم ملحوظ گردد، پاره اى علامات مخصوصه وضع كرديم كه به دستيارى آن ها، لغات همچنانى از همديگر امتياز يافته و معلوم گردد كه فلان لفظ به فلان معنى در كدام لغت است و پرواضح است كه بيان هر يك به اسم خاصّ خود ـ چنانچه در برهان و غيره معمول داشته ـ منافى صرفه مالى و جانى است و بالجمله گاه است كه علاوه بر علائم لغات، پاره اى علامات عليحده هم معمول شده و تفصيل اين اجمال آن كه علامات معموله در اين كتاب بر چند وجه است:

1) «ج» كه در تحت بعضى كلمات مشتمله بر «و» يا «ى» نوشته شده تا مشعر باشد بر اين كه آن «و» يا «ى»، «واو مجهول» و «ياى مجهول» است.

2) «ر» كه بعد از خود لغت و پيش از ترجمه آن، علامت مشهوربودن وزن است كه ديگر حاجت به مقايسه به هموزن آن و يا تفصيل اعراب و حركات حروف آن نداريم.

3) «ف» كه در بعضى موارد، بعد از علامت «ر» نشانه معروف بودن معنى است كه ديگر حاجت به ترجمه ندارد.

4) «ل» كه بعد از خود لغت، علامت مجهول بودن وزن است كه ضبط آن در موارد صحيحه ديده نشده.

5) «ع» علامت اين است كه آن لفظ از اتباع است چنانچه در نمايش ششم از آيين پنجم سمت نگارش يافت.

و امّا علامات لغات متفرّقه بعد از ترجمه خود لفظ مذكور شده و در جائى كه يك لفظ را چند معنى بوده و هر يك از آن معانى، مخصوص لغتى باشد، بعد از هر يك از آن ترجمه ها، علامت مخصوصه به لغت همان ترجمه نوشته شده تا دلالت نمايد بر اين كه آن لفظ به آن معنى در كدام لغت است و به معنى ديگر ـ كه بعد از آن مذكور ـ در كدام لغت; و توضيح اجمالى اين مدّعا آن كه اگر علامت لغت معيّنى بعد از تمامى معانى و ترجمه هاى لفظى نوشته شود، دلالت مى نمايد بر اين كه آن لفظ به همه آن معانى در همان لغت است كه علامت آن بعد از آن ها نوشته شده و اگر علامت لغتى در اثناى معانى لفظ نوشته شود، دلالت مى كند بر اين كه معنى مذكور، پيش از آن علامت در همان لغتى

نام کتاب : قامــوس المعـــارف نویسنده : مدرس تبريزى، محمدعلى    جلد : 1  صفحه : 147
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست