«ديز»;
«ديس»;
«ديسه» هرسه ادات تشبيه و اوّلى مفيد لون و رنگ هم باشد.
«را» از براى ظرفيّت و علّت و زيادت بوده و گاهى به معنى «از» باشد: «بزرگى را التماس كردم» يعنى از بزرگى; و گاهى مفيد سوگند باشد:
خدا را، اى مسلمانان، خدا را *** رياى شيخ و زاهد كشت ما را
و گاهى علامت مفعول باشد: «رستم را ديدم»; و گاهى افاده تمليك نمايد: «هر چه درويشان را است، وقف محتاجان است»; و گاهى اضافت و ربط و نسبت را باشد:
بود در زندان غم يك چند هم شيون مرا *** حقّ بسيار است از زنجير بر گردن مرا
«ز مفرده» مخفّف «از» است.
«زار» ادات كثرت است.
«زنهار» تأكيد و تكرار را باشد.
«زيرا» حرف علّت است.
«سا» ادات تشبيه است.
«سار» ادات تشبيه و نسبت و مكان و فاعليّت.
«سان» ادات مكان و تشبيه.
«سپس» حرف عطف.
«ستان» از ادوات زمان و مكان.
«سير» ادات مكان.
«شان» ضمير جمع غايب است.
«شما» ضمير جمع مخاطب.
«شن» ادات مكان است.
«فام» لون و رنگ را افاده نمايد.