نام کتاب : آيات مشكله قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 216
« به ياد آر وقتى را كه خداى شما اعلام نمود كه اگر شاكر گرديد، نعمت خود را افزون مى كنم، و هرگاه در برابر نعمت، كفر ورزيد عذاب من سخت است».
خلاصه : از اين كه شكر در برابر كفر قرار مى گيرد معناى لغوى لفظ به روشنى به د ست مى آيدو آن اين كه « شكر» در مقابل كفر است و چون « كفر» به معناى « ستر» و پوشانيدن است، طبعاً شكر اظهار آن است، بنابراين مشكل اول خود به خود حل گرديد ومعلوم شد كه هيچ گاه مفهوم شكر، و عبادت يكى نيست، و اين دو لفظ از نظرمعنا دومفهوم مختلفى دارند و به اصطلاح علمى حمل يكى برديگرى « حَمْلِ اُولى» نيست.
مخفى نماند كه مقصود از اظهار نعمت همان است كه در فارسى از آن به «قدردانى» تعبير مى كنند ودر اصطلاح علماء و دانشمندان مى گويند:«اَلشُّكْرُ صَرْفُ الْعَبْدِ ما اَنْعَمَهُ اللّهُ تَعالى فِيما خُلِقَ لإجْلِهِ» شكر صرف قوا و نعمت در جاهائى است كه خدا براى همان منظور آن قوا و نعمت را آفريده است توگوئى صرف نعمت درمحل خود يك نوع اظهار و تقدير است.
ميان شكر و عبادت چه نسبتى است؟
واما مشكل دوم: به طور مسلم از نسب اربع ميان آن دو عموم و خصوص مطلق است و هرچيزى كه عبادت و مصداق پرستش حق است، به طور مسلم شكر و سپاسگزارى و قدردانى هست زيرا بنده به وسيله اطاعت و عبادت، قوا و نعمتهاى خدا داده را درجائى كه براى همان منظور آفريده شده است به كار مى برد ولى عكس آن چنين نيست يعنى چيزهائى داريم كه مصداق شكر واظهار نعمت و صرف آن درمحل خود است، ولى هرگز عنوان عبادت بر آن صدق نمى كند مثلاً انسان به وسيله احسان و دستگيرى از افتادگان شكر نعمت را به جا مى آورد و نعمت را درجاى خود به كار مى برد، ولى هرگز احسان و دستگيرى، عبادت و پرستش حق نيست.و اينكه مايه پاداش است، دليل بر عبادت بودن نيست.
نام کتاب : آيات مشكله قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 216