responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آيات مشكله قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 124

احتـمال دارد كـه مقصـود از آيـه :( قالَ رَبِّ اِنـِّي ظَلـَمْتُ نَفْسـِي) كـه موسى بن عمران پس از كشتن آن مرد قبطى گفت، همين معنا باشد.

بنابراين بايد لفظ « ظلم» كه در سرگذشت آدم آمده است به يكى از دو معنسى وسيع حمل شود، و فهميدن خصوصيات ديگر كه امروز از اين واژه در ذهن ما است به طور مسلم احتياج به قرينه دارد و آنچه روز نزول قرآن از اين كلمه مى فهميدند وسيـع تر از آن است كه مـا امـروز مى فهميـم و مقصـود از (ظَلَمْنا اَنْفُسَنا) يا كار بى محل و بى موقع است (معنى اول) و يا از بين بردن برخى از شئون وكم كردن فضائل است ( معنى دوم) وهيچ گاه از آن تجاوز به حقوق خدا ( ستم اصطلاحى) فهميده نمى شود.

بيان مزبور مشكل داستان « يونس» را نيز حل مى نمايد كه ما حل آن را در بحث پيش به اين مطلب حواله داديم و آن اينكه « يونس» مستغيثانه خود را « ظالم» خواند و گفت : (سُبْحانَكَ اِنِّي كْنّتُ مِنَ الظّالِمِينَ) ( انبياء، 87) با نظر سطحى ممكن است انسان تصور كند مقصود از « ظالم» همان فرد ستمگر و متجاوز به حقـوق ديگران است، ولى غافـل از اين كه اگر از اين لفظ،امروز اين معنى تبادر مى كند ولى روز نزول قرآن كه هنوز الفاظ، ظرافت و معانى ابتدائى خود را از دست نداده بود، هرگز اين معنى بالخصوص تبادر نمى كرد، و منظور از لفظ مزبور همان معنى وسيع( وضع شيئى در غيرمحل خود) است و معناى متبادر امروزى( تجاوز به حقوق ديگران) يك مصداق وموردى از آن كلى است و كار بى مورد نابه هنگام، هميشه ملازم با معصيت و گناه نيست زيرا مخالفت با اوامر ارشادى و فعل مكروه، همگى از كارهاى نا به هنگام و بى مورد است، ولى مع الوصف ملازم با معصيت نيست.

2 ـ پيرامون كلمه عصى:

جاى گفتگو نيست، متبادر از اين لفظ در محيط ما همان « گناه كردن» است

نام کتاب : آيات مشكله قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 124
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست