نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 9 صفحه : 58
آن، در تمام سورههای قرآن بیشتر است. در مجمع از امیر- المؤمنین و
امام باقر علیهما السّلام نقل شده: آن نام رسول خدا صلّی اللَّه علیه و
آله است. اغلال: غل: طوقی که بر گردن نهند «الغلّ: طوق یدخل فی العنق للذلّ و الالم» جمع آن اغلال است. اذقان: چانهها. مفرد آن ذقن است. مقمحون:
قمح: سر بلند کردن. «قمح البعیر: رفع رأسه»، «مقمح» به صیغه مفعول: سر
بالا گرفته شده، این کلمه فقط یک بار در قرآن آمده است. سد: بستن و
اصلاح کردن. «سد الثلاثة: اصلحها و وثقها» و نیز به معنی بند و حایل میان
دو چیز است، مراد از آن در آیه معنای دوّم میباشد. اغشیناهم: غشی و غشیان: پوشانیدن و احاطه کردن. اغشاء: پوشانیدن و پوشانیدن چیزی بر چیزی. احصیناه: احصاء: تمام کردن و به آخر رساندن شمارش. «احصیناه»: شمارش آن را تمام کردهایم. امام:
مقتدا، پیشوا، راغب گوید: امام آنست که از وی پیروی و به وی اقتدا شود،
خواه انسان باشد یا کتاب یا غیر آن. (حتی به ریسمان بنائی امام میگویند).
شرحها
در این آیات میخوانیم که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله از پیامبران است و قرآن
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 9 صفحه : 58