نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 7 صفحه : 56
دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ
صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ
کَثِیراً .این آیه توجیه بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا و بیان نتائج اجازه قتال
است، یعنی: به جرم آنکه گفتند پروردگار ما اللَّه است و دفاع از توحید
کردند از دیارشان بیرون نمودند، وانگهی اگر خدا این اذن را نمیداد و غائله
کفار را به وسیله مؤمنان دفع نمیکرد، آثار پیامبران از بین رفته بود،
منظور آن نیست که معابد ادیان در مقاتل معابد اسلام رسمیت دارند، بلکه
منظور آنست که: خدا در هر عصر آثار رسالت را بدین وسیله، حفظ کرده است. اخراج
به صورت مجبور کردن و فشار گذاشتن بود، مشرکان آنها را به قدری اذیت کردند
تا مجبور شدند عدهای به حبشه و عدهای به مدینه هجرت کنند «الا» استثناء
منقطع و به معنی «لکن» است یعنی آنها به حق اخراج نشدند لیکن اخراج شدند،
به جهت اینکه میگفتند: ربنا اللَّه: آن گاه در وَ لَوْ لا دَفْعُ
اللَّهِ ... روشن میکند که علّت تشریع قتال یکی حفظ مجتمع دینی است.
ناگفته نماند: جمله وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ ... یک سنت دائمی
خدا و اعم از مسئله جنگ است [1]، تشریع قتال یکی از فروع این سنت و ناموس
خلقت است، «چنان که در جای دیگری آمده: وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ ... وَ
لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ
وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمِینَ بقره/ 251 کشته شدن
جالوت به دست داود از مصادیق این سنت کلی و جاری است. در کافی از امام باقر
علیه السّلام درباره «الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق» نقل شده که: «قال نزلت فی رسول اللَّه ص و علی و جعفر و حمزة و جرت فی[1] آیه شریفه از یک حقیقت بزرگ پرده برمیدارد و آن اینکه: اگر این سنت نبود خائنان بشریت توحید و مراکز توحید را تهدید میکردند.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 7 صفحه : 56