نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 76
کلمهها
بعوضه: پشه ریز، به علت کوچکی جثه، اسم آن از کلمه «بعض» گرفته شده است. مثل:
حکایت و شرحی که حال و صفت چیز دیگری با آن مجسم میشود، آن در بیشتر آیات
قرآن بدین طریق آمده گرچه به معانی دیگری نیز بکار رفته است (آیه 14 همین
سوره). فاسقین: فسق (بر وزن جسر) در اصل به معنی خارج شدن است ...
فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ کهف/ 50 یعنی از فرمان خدا خارج شد «فسقت
الرطبة عن قشرها» خرما از غلافش خارج شد فاسق را از آن فاسق گویند که از
دستور خدا خارج شده کافر را نیز فاسق گوئیم که بطور عموم از فرمان خدا خارج
گشته است. ینقضون: نقض به معنی شکستن است خواه ظاهری باشد مثل «نقض
العظم» یعنی استخوان را شکست و خواه معنوی، مثل شکستن پیمان، در بیشتر آیات
شریفه معنای دوم مراد است «ینقضون» میشکنند. عهد: این کلمه در اصل به
معنی نگهداری و مراعات پی در پی است. پیمان را از آن عهد گویند که لازم
المراعات است. به معنی امر و توصیه نیز آمده است که مراعاتش لازم میباشد. میثاق:
ثقه و وثوق به معنی اعتماد است میثاق گاهی اسم آمده به معنی پیمان محکم و
گاهی مصدر، به معنی محکم کردن، در آیه فوق معنای مصدری مراد است. یوصل: وصول: رسیدن و متصل شدن، وصل به معنی متصل کردن و جمع کردن میباشد.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 76